((به نام خدا))
((وصف میثم تمّار))
آنکس که بود عبد حق و خالق دادار
او کیست به جز یار علی(ع) میثم تمار
از بس که بدی شیفته و عاشق حیدر
شد محو کرامات علی حیدر کرار
بر طایفه ابن اسد بود غلامی
آزاد علی شد ز پی کرده و رفتار
در مکتب حیدر چو شدی یکه و ممتاز
آگاه شد از سرّ و شد او محرم اسرار
از عاقبتش گفت به او حیدر صفدر
آخر بشود عاقبتت چوبه و هم دار
بر دار رود پیکر تو بنده معبود
رنگین شود از خون تو هم صورت ورخسار
گفتا که منم شیفته و عاشق و شیدا
ترسی به دلم نیست ازین صحنه پیکار
او شیفته حیدر و اولاد علی بود
در فن و بیان بود همی قافله سالار
او بود همی حامی مردم ز شجاعت
در محکمه و کوچه و هم بر سر بازار
می رفت علی حجره او بهر عیادت
او محو علی بود و همی مخزن اسرار
باشد وجناتش همه جا بر لب حیدر
هم خون خدا گفته ازو مدحت رفتار
هم محو سخنرانی او ابن زیاد است
هم حامی مردم شده در صحنه دیدار
میگفت ز جور و ستم دشمن بد عهد
ازکرببلا و ستم و گریه بسیار
از گریه افلاک به سالار شهیدان
ازآدم و جن و ملک و خلقت دادار
روزی به سخن گفت سرانجام قیام و
هم جنگ و همی عاقبت حضرت مختار
میگفت احادیث به مردم ز دل وجان
از قول علی شاه نجف میر جلو دار
شد کینه او در دل دشمن ز عداوت
شد عاقبتش آنچه بود صحنه دشوار
از عشق شدی کشته و بر عرش عُلی رفت
شد همدم حیدر ز چنین صحنه ایثار
اوبود علائی همه جا پیرو اسلام
در گفته و در کرده و هم شیوه و رفتار
بمناسبت شنبه سالروز شهادت میثم تمّار۲۲ذی الحجه ۶۰ هجری قمری
آدرس کانال شعر در ایتا:
https://eitaa.com/sma1212