هم چو روی طفل من بی رنگ و رو مهتاب نیست بخت من در خواب و چشم کودکم را خواب نیست گفتم از اشکم مگر ای غنچه نوشی آب لیک از تو معذورم که اشک من به جز خوناب[1] نیست