#غزه
#یحیی_سنوار
✳️ مدیریت غزه پس از یحیی سنوار
«یحیی سنوار» پس از عملیات شگفتانگیز «طوفانالاقصی»، توانایی خود در جنگ با رژیم و فایق آمدن بر آن را نشان داد و از اینرو او را «کابوس اسرائیل» هم لقب دادهاند. انتقال حماس از شیخ احمد یاسین به عبدالعزیز الرنتیسی و از او به مشعل، هنیه و سنوار، همواره یک «انتقال ضروری» بوده است و روند متوقف نشده حماس از شیخ احمد یاسین تا یحیی سنوار و نیز افکار تغییرنیافته حماس در طول نزدیک به چهار دهه، علیرغم تغییر در رهبری آن نشان میدهد نقشه راه حماس، جبههای و متکی به تأمین هدف سازمان است، نه خانوادگی و متکی به اشخاص. حماس در بزنگاههای «انتقال ضروری»، مورد انواعی از گمانهزنیها قرار گرفته و یکی از مهمترین این گمانهزنیها «تغییر مسیر» حماس به دلیل مواجه شدن با فقدان دبیرکل بوده است. در این مواقع از آنجا که دشمن دوست دارد حماس را اینگونه ببیند، اینگونه هم به تصویر درمیآورد.
این همان کاری است که با جمهوری اسلامی ایران هم انجام داده و میدهند. در یک دورهای تبلیغ میشد که حیات جمهوری اسلامی وابسته به حیات حضرت امام است و پس از امام به سرعت به سمت فروپاشی محتوایی و در نهایت به طرف فروپاشی فیزیکی میرود. همین خط غلط درباره دولتهای ایران هم مطرح شده است. حتماً شما این عبارت را شنیدهاید که «فلانی آخرین تیر ترکش جمهوری اسلامی است و اگر اصابت نکند، جمهوری اسلامی فرو میپاشد.»
شاید اولین بار این حرف را در سال 1368 و پس از انتخابات ریاستجمهوری پنجم شنیدهایم. در آن زمان یکی از افراد موجه در جلسهای گفت «آقای هاشمی آخرین تیر ترکش جمهوری اسلامی است و اگر او نتواند سروسامانی به وضعیت کشور بدهد، هیچکس دیگری نمیتواند و لذا تداوم نظام وابسته به موفقیت آقای هاشمی در سیاستهای خود میباشد!» ما اخیراً انتخابات ریاستجمهوری چهاردهم را هم پشت سر گذاشتیم و جالب این است که امروز هم همانها که 35 سال پیش مرحوم هاشمی رفسنجانی را آخرین تیر ترکش میخواندند اینک دکتر پزشکیان را آخرین تیر ترکش میخوانند! چرا اینگونه تحلیل میشود و به چه علت این سطح از خطا در تحلیل پیش میآید؟ پاسخ این است خطدهی مرموزانه دشمنان. اولا؛ً دشمن اینطور دوست دارد و همین تمنای خود را به عنوان تحلیل شرایط مطرح میکند. ثانیاً؛ دشمن براساس شاکله خود که یک «نظام کلاسیک» میباشد به تجزیه و تحلیل وضعیت جمهوری اسلامی دست میزند و از درک شاکله، منطق و تفاوتهای یک «نظام دینی و انقلابی» با غیر آن عاجز است. قرآن کریم در آیه 54 سوره مبارکه زخرف اشاره میکند که فرعون درباره جامعه ایمانی همان گمانی دارد که درباره جامعه شرکآلود دارد! نتیجه چه میشود؟ خطای در محاسبه، خطای در عمل و سپس شکست. قرآن کریم میفرماید علت پیروزی فرعون در مصر بر نیروهای اجتماعی دور و بر خود این بود که مردم زمانهاش ـ عمدتاً ـ فاسد بودند و این فساد آنان را به اطاعت وامیداشت. بعد فرعون میآمد همین فرمول را درباره جامعه ایمانی هم به کار میبست و شکست میخورد. یک روز سحرهای که قلباً به موسی بن عمران ایمان آورده بودند، را به شدت تهدید کرد و گفت با چه اجازهای دم از ایمان به خدای موسی میزنید؟ من دست و پای شما را به گونهای که معکوس هم باشد، قطع میکنم و تن شما را به صلیب میکشم. آنان خندیدند و گفتند در این صورت ما را به هدف خود که لقاء ربمان است رساندهای. خب این دو منطق و دو شرح حال و دو نتیجه است.
کاری که اسرائیل روز چهارشنبه، در باریکه غزه انجام داد در نهایت این بود که عنصر «خونخواهی» را به عناصر مقاومتی در غزه اضافه کرد. یعنی از این پس نیروهای جهادی فلسطین مطالبه تازهای از رژیم پیدا کرده و برای استیفای آن وارد صحنه میشوند.
یک اتفاق مهم که در این سالها افتاده و خلأ فرماندهانی مثل سنوار و هنیه و عاروری پر میکند، «اتحاد میدانها» و در نتیجه اتصال فرماندهی خارج و داخل است. بنابراین اسرائیل حداکثر کاری که میکند حذف افراد و فروریختن دیوارهاست اما نمیتواند رشتهای که عمان و مدیترانه را بههم وصل کرده را از هم بگسلد.
رژیم غاصب با به شهادت رساندن سنوار، در واقع کینههای کرانه باختری را آبیاری کرد و این بهآن معناست که شهادت هنیه، عاروری و سنوار ممکن است به «حماس اداری» آسیب زده باشد ولی «حماس جهادی» را برافروختهتر و پرهیبتتر نموده است. این موضوع مهمی است و لذا بسیاری از تحلیلگران غربی گفتهاند ترور سنوار، جنبش حماس را فعالتر و صف داخلی آن را منسجمتر مینماید.
💢 ادامه مطلب 👇👇👇👇👇