🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂 🍂🍃🍂🍃🍂 🍃🍂🍃 🍂 🍃 🔹🔹کرونا پدیده مدرن خوش نشینی میان بیماری وسلامت یک بیماری مانند هر پدیدار دیگر در شرایط، موقع و مقام تاریخی، معنا پیدا می‌کند. چنان‌که امروز می‌بینیم، کرونا برای ما یک معنا دارد و برای چین و ایتالیا یک معنای دیگر. وقتی این بیماری را از منظر فلسفی بررسی می‌کنیم، تفاوت و تمایز ماهوی‌اش با بیماری‌های دیگر روشن می‌شود. کرونا یک بیماری پست مدرن است؛ نحوه‌ی مبتلا شدن به این بیماری از راه‌های متعدد و غیرقابل پیش بینی است. خطرناکی کرونا در این نیست که تا چه اندازه مرگ آور است ، خطرناکی مفرط آن از این جهت است که انسان را تماما به سخره می‌گیرد. در فضای بیماری کرونا دیگر مانند ایدز نمی‌توان به سادگی از گروه‌های پرخطر، راه‌های ابتلای مشخص سخن گفت. هر چیزی در فضای این بیماری پست مدرن مشکوک و در پرده ای از ابهام است. به همین جهت است که کرونا را نمی‌توان به راحتی به گوشه‌ای راند و افرادی را با عنوان بیمار از دیگران متمایز کرد. در فضای این بیماری هر کس همزمان سالم و بیمار است. سلامت و بیماری توسط کرونا به ریشخند گرفته می‌شنود، چرا که این دو خود تمایزی مدرن هستند، کرونا در جایی میان بیماری و سلامت جا خوش می‌کند. ما اساسا نمی‌دانیم با چه چیزی مواجه هستیم. عدم شناخت فعلی یک بیماری خاص و پدیدارهایی که در آینده به جهت سست شدن مبانی مدرنیته با ما مواجهه پیدا می‌کنند، ما را در حالتی از گیجی و سردرگمی رها کرده و عدم شناخت ما از دنیای جدید را به رسواترین شکل بر ملا می‌کنند. در این شرایط بهتر است برای یک بار هم که شده عینک تفکر به دیدگان خود بزنیم. این یک بیماری خاص نیست که تا این اندازه کشنده است، مرگ و هلاکت ما در نشناختن ریشه ها و اساس‌های دنیای جدید است. 🍃 🍂 🍃🍂🍃 🍂🍃🍂🍃🍂 🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂