دلنوشته ...
نمیدانم حال مسافران حرفه ای اربعین این روزها چگونه است ؟
اما میدانم حال خودم اصلا خوب نیست ..😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭
شبها خواب موکب ها را میبینم ..
همان موکب های شلوغ که با خستگی به آنها میرسیدیم و به زحمت جایی برای خواب می یافتیم ..
همان موکب هایی که خانه مان نبود و راحتی و آسایش خانه را نداشت شلوغ بود ..اما ..
آه
اما خواب در آن چقدددددر می چسبید ..😭😭😭😭😭😭😭
یادش بخیر مهربانی و میزبانی عراقی ها که از هییییچ چیزی دریغ نمی کردند ..
میامدند کنار جاده و با اشک و اصرار مسافرین اربعین را به خانه شان دعوت میکردند ..
در خانه شان غذا و حمام گرم و رخت خواب آماده بود ..
شب لباسهای کثیف و خاکی مسافران را میگرفتند و صبح لباس تمیز و آماده تحویل میدادند. .
😐می گفتند ما یکسال به عشق اربعین زحمت میکشیم و ذخیره میکنیم برای این ایام !!
نمیدانم حال آنان این روزها چگونه است ؟
چه بهشتی بود اربعین ...
بهشتی که نمیدانم چرا از آن رانده شدیم 😭😭😭😭😭
😭😭😭😭😭😭
چه گناهی کردیم ؟
چه میوه ممنوعه ای خوردیم ..
نمیدانم ..
این روزها یاد شاپرکهایی میفتم که شب تا صبح پشت شیشه بال بال میزنند و صبح میبینی بی جان بر زمین افتادند. .
چنین حالی داریم در هوای یار ..
بال بال میزنیم 😭😭😭
ای کاش در هوای او هم جان می دادیم 😭😭😭😭😭😭😭😭😭
ا
▬▬▬▬ஜ۩🌸۩ஜ▬▬▬▬
@matalebevijeh👇🏾⬇️👇🏾⬇️👇🏾⬇️