تقویم را که نگاه میکنم..
این ساعتها دیگر
برایِ از تو نوشتن ..
مناسبتی ندارد امّا ..
به غریبی که
همهچیز را
یادش رفته ..
به مضطربی که
کلمات را گم کرده و
برای دوخط نوشتن
قلمش اینپا و آنپا میکند ..
این دمِ سحری ..
اجازه میدهی دوخط وام بگیرد
از شاعر و این دوخط را
خطاب به تو بگوید
جای همهی کلمات و ...
جملات عاشقانهی تاریخ
تنها همین که ؛
نومید و مفلسیم و نداریم هیچکس..
لُطفی کن ای کریم! به فریادِ ما برس..