هرکسی یك‌ جوری است دیگر، چه میشود کرد؟قسمت بوده بعضی ها بشوند هیئتی، حسین‌ع با آنها کاری کرده که آرام نمی‌شوند. هرروز سال سیاه میپوشند، روضه‌ی حسین گوش میدهند، خیلی گریه میکنند، اب میخورند گریه میکنند، اتش میبینند گریه میکنند، اشکشان همیشه دم مشکشان بوده.. تا میخواهی بگویی مشک گریه‌شان میگیرد. محرم که میشود کمتر میبینیشان، گوشی هایشان کمتر روشن‌است، ده روز تمام می‌روند گوشه‌ای پیدا میکنندو نگرانی که نکند جان دهند از گریه ، از غصه.. بعدِ دهه که میبینیشان لاغر شده اند، بعضی هایشان‌هم گوشه‌ی ابرویشان زخمیست ، صورتشان کبود شده، میروی صورتشان را ببوسی و سرسلامتی بدهی که" قبول باشد، اجرتان با اباعبدلله ، این مشکی راهم در بیاور دیگر اهل بیت هم راضی نیست" تا منظورت را میفهمند بغض می‌کنند و میروند یعنی"از این حرف‌ها نداشتیم ها". این‌ها را حسین‌ع دلشان را سوزانده و خنک نمیشود :)