🍃
#برداشت_من_از_فیلم_موقعیت_مهدی
این فیلم چهار نکته خوب داشت:
۱.حمید باکری: شاید ۹۵ درصدِ مردم درباره ایشون اطلاعات زیادی نداشته باشند. مهدی باکری اصرار داشت برادرش(حمید باکری) معاون لشکرش شود؛ اما باید ابتدا در سپاه پذیرفته میشد. اصرارش هم درست بود؛ نه به خاطر اینکه برادرش ست، به خاطر اینکه در سوریه و لبنان و اردوگاه های فلسطینی تاکتیک های نظامی را به خوبی فراگرفته بود. سپاه هم گفته بود باید ابتدا "توبه نامه" بنویسد! چندین بار به سپاه تبریز رفته بود، اما به دلایل مختلف کارش را انجام ندادند!
حتی نهاد انقلابی و مخصوصاً در انقلابی ترین سالها...(لا اله الا الله)
۲.این فیلم به خوبی توانسته بود سبک زندگی دهه پنجاه و شصت را ترسیم کند و حتماً میدانید که من چقدر به آن دهه ها علاقه دارم...
۳.صبر عظیمِ مهدی باکری در سکانسِ های مختلف زندگی، من را در بهت فرو برده بود مخصوصاً زمانی که خواهرش از روی ناراحتی گفت چرا جنازه برادرت(حمید باکری) را برنگرداندی با اینکه میتوانستی.
۴.یک بخش از این فیلم، من را به داستانِ مظلومیتِ شهید بروجردی برد. در اتاق فرماندهی قبل از عملیاتِ بدر، مهدی باکری به فرماندهان حاضر میگوید: چه معنا دارد که یک لشکر و گردان تا آخرین نفس مقاومت کند؛ اما لشکر و گردان دیگری به محض اولین مقاومت، عقب نشینی کنند. همین علت باعث شد که عملیات خیبر اینطور شود"
که بعد با مخالفت و سروصدای برخی فرماندهان مواجه شد...
این موضوع هم خوشحال کننده بود و هم ناراحت کننده؛
خوشحال کننده از این نظر که هادی حجازی فر در فیلمش حقیقتِ ماجرا را گفت و مردم را آگاه کرد.
ناراحت کننده از این نظر که در انقلابی ترین نهاد و سازمان بزرگترین سنگ اندازی ها و مخالفت ها را میبینید! قلبِ انسان به درد می آید...
امیدوارم زنده باشم و فیلمِ شهید بروجردی را ببینم؛ البته همراه با بدون سانسورترین وجه ممکن اش!
⛔️اینجا حقیقت طور دیگری دیده میشود
✅
@matinchamran