متن اشعار حاج عباس طهماسب پور
میشویم امشب، با اشک دیده هم جای میخ در، هم تازیونه کردی وصیت، ساعات آخر غسلت بدم یا فاطمه شبونه حالا میفهمم علت وصیتت رو خواستی نبینم روز روشن صورتت رو کشته من و بازوی تو خونابه ی پهلوی تو مردم تا دیدم روی تو ♥️ قرارمون چی میشه پس؟ تنهام گذاشتی همنفس خونه شده برام قفس ♥️ 😭😭😭😭 ۳ ♥️ یادم میفته، اون روز که با عشق پاتو گذاشتی تو،کاشانه ی من لباس روشن، پوشیده بودی بازم سفید پوشیدی وقت رفتن!! 😭😭😭😭😭 نه سال پیش بود اومدی قامت کشیده حالا داری میری ولی قامت خمیده ببین چش بهاری ام که غرق بی قراری ام وای از امانت داری ام ♥️ غمخوار و یار بی مثال داری میری شکسته بال خانوم علی رو کن حلال ۳ ♥️ یه بار دیگه من هستم و تو حسن،حسین،زینب،با ام کلثوم "أمن یجیب" نه! ، کنار جسمت فاتحه میخونیم، ولیکن آروم وقتی دعا کردی بری ما رو سوزوندی کاشکی برا مرگ منم دعا میخوندی 😭😭😭 رفتی پری روی علی زخمی پرستوی علی نیروی زانوی علی ♥️ رفتی و روزم شد سیاه بعد از تو با یک سینه آه سنگ صبورم میشه چاه ♥️ ۳ ♥️ زهرا 🔻 🔺 🆔https://eitaa.com/matn_tahmasbpour
64 مشاهده