بند:اول دل‌عزاداره غمِ‌اون‌یاره که‌بیشترازهمه‌رقیه‌دوسش‌داره گره‌خورده‌زلفم‌به‌گوشهٔ‌گهواره؛ رَضیع‌الْرُباب نگوشیرخواره‌بگو شیرِبوتراب طفل‌صغیر عطشانم آتش‌زده‌ بردامانم لب‌تشنه‌آسود ای‌رودم‌ای‌رود روی‌دست‌ِ سروردین شدعلی‌اصغر چوغمین حرمله‌زد، تیرجفا، عرض‌وسماء غوغا شورِفغان، آهِ‌خزان، به عرصهٔ‌ دنیا   جون‌دلم قانون‌دلم زلفت‌سرو سامون‌دلم پای‌مقامت‌هفتِ‌دهه کاشکی‌بریزی‌خون‌دلم بند:دوم غمت‌اعماقِ دل‌ِعشاقه یه‌عمره‌بازارمقامِ‌غمت‌داغه میدی‌رزق‌ِعالم‌روازپرِقنداقه؛ رَضیع‌الْحُسین نگوشهزاده‌بگو شاهِ‌عالمین قنداقه به‌تن سربازم بر دست‌ِپدر جانبازم مادرزِتوخوشنود ای‌رودم‌ای‌رود ز غمِ گهوارهٔ‌ تو ز گلوی پارهٔ‌ تو شمس‌وقمر، زیروزبر، شیون و واویلاست شوروعزا، حزن‌ونوا، در مَلَإِ اعلاست بودِدلم معبود‌ِدلم سُبْحانَكَ، آلوده‌دلم من‌ساجدِ باب‌السِدره‌ام گهواره‌ات مسجودِدلم