🌿 قسمت_صد_بیست_یکم
#بخش_سوم
لبش را با زبان تر میکند
_انشالله دفعه ی بعد که ماییم گلزار با ماشین خومدن میایم .
بعد من را نگاه میکند.
از جمع بستن خودم و خودش خوشم می آید .
لبخند میزنم
+خبریه ؟
سر تکان میدهد و به رو به رو چشن میدوزد
_تو جلسه اول خواستگاری گفتم میخوام با پس اندازم ماشین بخرم .
خریدم ، انشا الله تا ۲ هفته دیگه تحویل میگیرم .
ذوق زده نگاهش میکنم .
+اینکه خیلی عالیه
سجاد با شادی سر تکان میدهد ، انگار او بیشتر از من خوشحال است .
خدا وند تمام درهای رحمت را برایمان باز کرده و مسیر زندگی ام روز به روز هموار تر میشود
♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡
نگاهم را از فنجان قهوه میگیرم و به هستی میدوزم .
+هستی یه خبر خوب دارم .
لبخند مهربانی میزند و ابرو بالا می اندازد
_اتفاقا منم خبر خوب دارم .
لبخند ملیحی میرنم
+چه خوب پس اول تو خبرتو بگو
_حیف که طاقتم تموم شده و گرنه صبر میکردم اول تو بگی
و بعد شروع به جست و جو در کیفش میکند .
بعد از کمی گشتن بلاخره پاکتی از آن بیرون میکشد و رو به رویم قرار میدهد .
به محض دیدن پاکت هم داخل آن را تشخیص میدهم و هم خبر خوب را .
پاکتی نباتی رنگ که روی آن پر از گل های برجسته نقره ای رنگ است .
دور پاکت هم رمانی نقره ای پیچیده شده و به شکل پاپیون گره زده شده .
لبخندم را عمیق تر میکنم و ابتدا رمان و بعد پاکت را باز میکنم کاغذ داخلش را بیرون میکشم .
کاغذ هم به رنگ پاکت است و در ابتدای آن با خط نستعلیق نوشته شده
《هستی و امیر حسین》
چشم های خندانم را از نوشته میگیرم و به نگاه منتطزر هستی میدوزم .
با محبتی بی ریا میگویم
+مبارکه عزیزم ، ایشالا به پای هم میر شید
دستش را میان دست هایم میگیرم .
لبخندم را جمع میکنم و با تردید میپرسم
+واقعا دوستش داری ؟ یه وقت بخاطر فراموش کردن .....
میان حرفم میپرد و با تحکم میگوید
_نه اصلا ، خیالت راحت باشه .
من دیگه سبحان رو فراموش کردم و الان واقعا عاشقانه دوستش امیر حسین رو دوست دارم .
دوباره لبخند میزنم
+خدا رو شکر ، نمیدونی چقدر برات خوشحالم ، حالا یه عکس از این داماد خوشبخت نداری نشون من بدی ؟
سر تکان میدهد
_چرا اتفاقا
درتش را از میان دست هایم بیرون میکشد و موبایلش را بر میدارد ، بعد از کمی جست و جوی صفحه ی آت را مقابل صورتم میگیرد .
با دقت به عکس نگاه میکنم .
پسری قد بلند با ریش و مو های مشکی پر کلاغی و ۲ چشم درست مشگی که پشت عینک های مستطیلی شکی حبس شده این داماد خوشبخت را توصیف میکند .
ادامه دارد ..
❣
@Mattla_eshgh