3️⃣ سناریوی انجماد روابط ممکن است جنگ غزه با توجه به ابعاد و پیامدهای جهانی آن، منجر به فعال شدن هسته های ضد صهیونیستی در آسیای مرکزی شود و مهمترین پیامد این رویداد این است که به یک مسئله امنیتی منجر شود به ویژه در جاهایی که دولت های کشورهای آسیای مرکزی قادر به سرکوب یا کنترل آنها نیستند. در پایان اکتبر گذشته، حمله به مراکز وابسته به دولت اشغالگر در ازبکستان منجر به اجرای تدابیر شدید امنیتی در سفارت اسرائیل در تاشکند شد، همچنین تعدادی از رویدادها در مراکز متعلق به دولت اشغالگر لغو شد. کنیسه های یهودی به طور موقت فعالیت خود را متوقف کردند، که بمب گذاری های انجام شده توسط اتحادیه به اصطلاح جهاد اسلامی در مقابل سفارت اسرائیل در تاشکند در سال 2001 را یادآوری می کند. این سناریو به ویژه پس از تحولات گسترده در سرویس‌های امنیتی و گزارش‌های منتشر شده در سال گذشته در مورد فعالیت‌های موساد، به ویژه در مورد طرح ترور توکایف رئیس‌جمهور قزاقستان، در این کشور گسترش می یابد، درحالیکه در سه جمهوری دیگر، اقدامات خشونت آمیز علیه اهداف اسرائیل در حال ضعیف شدن است. بنابراین، تهدید مستقیمی در سطح رسمی در تغییر جهت گیری در رابطه با اسرائیل نیست، اما این امر مانع از خشم مردمی علیه اسرائیل از سوی مردمان پنج کشور به دلیل جنگ با غزه نشد. افکار عمومی، علمای دین و رسانه ها کارت فشاری بر دولت های کشورهای آسیای مرکزی علیه تقویت روابط با اسرائیل به ویژه در دوره کنونی هستند. بر اساس این شاخص‌ها، پنج جمهوری آسیای مرکزی ممکن است ترجیح دهند معاملات خود را با دولت اشغالگر متوقف کنند تا تعادل معادلات منطقه‌ای برقرار شود، در حالی که کشورهای آسیای مرکزی ممکن است تعاملات خود را با دولت فلسطین تقویت کنند، زیرا واکنش‌های گسترده به تحولات غزه در شبکه‌های اجتماعی ظاهر شد. علاوه بر تحولات امنیتی که در تاشکند و بیشکک به آن اشاره شد، با وجود سکوت نسبی مقامات رسمی، موج شدیدی از همبستگی مردمی برای حمایت از فلسطین و مقابله با حضور اسرائیل در این منطقه وجود دارد. ⬅️ نتیجه به نظر می رسد روابط اسرائیل و کشورهای آسیای مرکزی به عنوان منطقه ای با اکثریت مسلمان پس از پایان جنگ جاری در غزه به حالت عادی باز نخواهد گشت. روابط احتمالا شاهد دوره ای از انجماد خواهد بود که بسته به تحولات جنگ و پیامدهای داخلی و خارجی آن ممکن است طولانی شود. اگرچه اسرائیل و کشورهای آسیای مرکزی هر دو به دنبال تقویت سطوح چندگانه همکاری بین خود هستند، اما تحولاتی که در محیط های داخلی، منطقه ای و بین المللی رخ داده است، ممکن است ارزش بازده استراتژیکی را که تل آویو از طریق روابط خود با کشورهای منطقه روی دستیابی به آن شرط بندی کرده است، کاهش دهد. اگرچه مناقشه اعراب و اسراییل یکی از عواملی نبود که مواضع کشورهای آسیای مرکزی را نسبت به اسرائیل هدایت کند، و اگرچه توافقات عادی سازی بین اسرائیل و کشورهای عربی این کشورها را تشویق می کند تا روابط خود با اسرائیل را علنی و توسعه دهند، تجاوز اسرائیل علیه نوار غزه و پیامدهای آن در تغییر موازنه قوا در منطقه آسیای مرکزی و نقشه اتحادها در آینده ممکن است انگیزه این کشورها برای توسعه روابط خود با تل آویو را تحت تأثیر قرار دهد. از این رو می توان گفت که آینده روابط اسرائیل و کشورهای آسیای مرکزی پس از جنگ غزه به سه عامل اصلی بستگی دارد: اهمیت استراتژیک کشورهای آسیای مرکزی برای اسرائیل، با توجه به عدم پذیرش مردم؛ مواضع قدرت های منطقه ای و بین المللی در منطقه؛ و موازنه آینده قدرت منطقه ای و بین المللی با توجه به پیامدهای جنگ در نوار غزه. نشر این تحلیل نظر به تأیید یا رد آن نیست و بمنظور آگاهی از تحلیل‌های رایج منتشر شده است کانال | ماوراء النهر: @mavaraonnahr