چند نکته در پی اعلام کمیسیون امنیت ملی مجلس مبنی بر منتفی بودن حمله سایبری به 1. رد کردن خطای انسانی موجب التهاب جامعه می شود ، چرا که این اتفاق واقعا با پدافند خودی انجام شده و مردم به این واقعیت نگاه می کنند. و رد کردن خطای انسانی آن هم در این شرایطی که هنوز مصیبت جان با ختگان داغ است موجب می شود دید مردم نسبت به سپاه عوض بشود . اما چون سپاه همیشه کنار مردم بوده و برخواسته از مردم است، قبول این خطای انسانی عاقلانه تر است. 2. قبول کردن خطای انسانی بصورت مطلق هزینه زیادی داشت. هم برای نظام و هم برای سپاه. در عین حالی که بهترین کار ممکن هم بود چرا که از هزینه های سنگین تر مثل عدم اعتماد مردم به نظام و سپاه جلوگیری کرد. و این دستاورد در برابر آن هزینه قابل مقایسه نیست. که در نتیجه جایگاه اصلی سپاه پاسداران و سپاه قدس تثبیت شد ، همان جایگاه اخلاص و فداکاری نسبت به مردم و نظام اسلامی. در هر حال این هزینه پرداخت شده است چه خطای انسانی را رد کنیم و چه قبول کنیم. 3. از طرفی قبول کردن قدرت جنگ الکترونیک آمریکا و تاثیر آن روی رادارهای خودی، و اعلام آن بصورت رسمی، درست است که دل عده ای از ما را شاد می کند که پس خطای انسانی درکار نبوده! اما همین موجب می شود یک قدرت بالاتری را رسما بپذیریم و از ضعف خودمان در کنترل آن رونمایی کنیم! قبول کردن رسمی خطای انسانی در مقابل مردم ایران کار شایسته ای بود، اما قبول کردن رسمی جنگ الکترونیک و تاثیر آن روی رادارهای خودی از نظر نظامی و استراتیژی ، با فرض وجود هم کار شایسته ای نیست! چرا که دیگر بحث اعتماد در برابر مردم مطرح نیست بلکه بحث کاملا نظامی و استراتژی است و باید با آن با قواعد نظامی برخورد کرد. نهایت این است که دانستن این تاثیر، باید موجب شود نیروهای مسلح خودشان را برای چنین جنگی اماده تر کنند و به قول مقام معظم رهبری، قوی تر بشوند. 4. نکته قابل توجه این است که چه کسانی اصرار دارند که ما تاثیر آمریکا بر رادارهای ایران را بپذیریم؟ جدای از برخی نهاد های داخلی که بخاطر دفاع از حیثیت و عقلانیت و خلوص نیت سپاه می خواهند تاثیر جنگ الکترونیک امریکا بر رادارهای ایران را اثبات کنند، باید دید چرا برخی کشورها و تحلیل گران آن سوی مرزها اصرار زیادی بر این جنگ الکترونیک دارند. کسانی مثل علی علیزاده، و کشورهایی مثل ترکیه . با نگاه دقیق تر، از دید خارج نشین ها، الان بهترین فرصت است که ایران چیزی را بپذیرد که حتی آمریکا هم بصورت رسمی اعلام نکرده است! و این یعنی همان هیمنه ی پوشالی آمریکا بر سر کشورها. تاثیر این هیمنه ی پوشالی در تقابلات بعدی ایران و آمریکا چه در عرصه دیپلماتیک و چه نظامی و چه جنگ الکترونیک، این است که افکار عمومی مردم ایران در برابر آمریکا منفعل شود و راه سوء استفاده ابزاری استکبار از این هیمنه ی پوشالی بازتر گردد. 5. شاید این سوال پیش بیایید که پس آن ابهامی که مقام معظم رهبری نسبت به هواپیمای اوکراینی مطرح کردند، چه چیزی می تواند باشد؟ که در پاسخ باید گفت: لزوما اثبات جنگ الکترونیک آمریکا بر علیه ایران جواب این ابهام نمی تواند باشد. بلکه احتمالاتی مثل جاسوسی بودن هواپیمای اوکراینی، همکاری و همدستی خلبان با آمریکا برای ارسال سیگنالهایی به آنان و... که هم دست آمریکا را رو می کند و هم با پذیرفتن خطای انسانی منافاتی ندارد. 6. پس مهم ترین نکته با شرایط فعلی ، همدردی و همراهی با مصیبت دیدگان این حادثه هواپیمایی است. و جلوگیری از تکرار چنین اتفاقاتی است که هم به قدرت نیروی انسانی و هم به قدرت نرم و هم به قدرت نظامی در عرصه تقابل با امریکا بر می گردد. 7. مهم ترین نکته در اتفاقات اخیر این است، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از مصادیق بارز «اشداء علی الکفار، رحماء بینهم» بوده و هست. 8. به نظر می رسد از این پس باید توجهات خودمان را به بیانات امام خامنه ای حفظه الله در نماز جمعه اخیر معطوف داشت که حاوی نکاتی بس ارزنده در پیش برد مقاصد انقلاب است. نکاتی از قبیل: مکتب بودن راه شهید سپهد ، ادامه دادن حمایت از حمله سپاه به پایگاه نظامی امریکا در عراق، همبستگی اقتصادی، سیاسی و نظامی کشورهای اسلامی و حفظ روحیه استکبار ستیزی و شناخت دشمن در عرصه های مختلف حجت الاسلام مهدوی @mawezah_ir