⚪استاد سلوک چه کسی است؟ ⚫چگونه شناخته می شود؟ 🔵آیا اجتهاد و عرفان با هم نسبتی دارند؟ 🔹استاد سلوک کسی است که بتواند طالب سیر الی الله را در مسیرش پیش ببرد.لازم نیست استاد سلوک خودش تا آخر راه رفته باشد، همین که قدم از ما جلوتر باشد میتواند،به همین اندازه نقش استادی را ایفا کند.شما باید ارزیابی کنید و ببینید که آیا چیزی بیش از شما می داند و آیا شاخص های تقوا و دانش در او بالاتر از شما هست یا نیست. 🔸اما اگر منظور استاد کامل است.اینجا موضوع تغییر میکند.استاد کامل کسی است که به نفس طالب اشراف دارد، ظرفیت او را می بیند و می فهمد و راه سلوک دادن او را می شناسد.در اینجا فقط راه رفته بودن کافی نیست،بلکه باید با علوم مختلف آشنا باشد.خیلی ها حقایق را می بینند،اما نمیتوانند بیان کنند،نمیتوانند به دیگران منتقل کنند.چون انتقال معارف از آسمان شهود به زمین ذهن و زبان،کار ساده ای نیست.شهود انوار جلال و جمال الهی و سبحات وجه رب العالمین را با چه مفهوم و ذهنیتی و با چه واژه و زبانی میتوان بیان کرد؟ 🔺عرفای بزرگ قرن ها زحمت کشیدند به تدریج یکی پس از دیگری آمدند و مشاهداتشان را با عباراتی بیان کردند،این عبارات از سوی عارفان بعدی که همان کشف ها را داشتند اصلاح شد،تدقیق شد تا اینکه دانش عرفان نظری امروزه به دست ما رسیده است و ما میتوانیم بزرگ ترین تجربه های عرفانی و کشف های ربانی را هم موضوع گفتگو قرار دهیم. ▪️استاد کامل باید بتواند با سالک بر حسب درجه و مرتبه ای که دارد از تجربه های عارفانه سخن بگوید،تجربه های او را تعریف کند و سالک را از بهت و حیرت مشاهدات بیرون آورد.این کار نیازمند ذهنی لطیف و زبانی دقیق است‌.اصل برخورداری از قلبی وسیع است که حقایق را دریابد،اما داشتن ذهنی دقیق و داشتن دانش کافی هم از ضروریات یک استاد کارآمد و موثر است. ▫️دانستن علم فقه در حد اجتهاد بسیار ضروری است.استاد باید بتواند با برهانی روشن وسوسه های شیطانی را از الهامات رحمانی جدا کند.شیطان به شکل های مختلف پیش می آید و فقط براهین روشن شرعی و تسلط بر روش اجتهاد میتواند راهنمای سالک باشد.گاهی سالک از شوق و هیجان عبادت،ممکن است به این ورطه بیافتد که واجبات را بیش از حد و مکرر انجام دهد،مثلا نماز واجبش را بخواند و بسیار لذت ببرد،ولی برای بهره بیشتر آن را اعاده کند.بعد به تدریج عادت کند که نمازها را دوبار بخواند،سپس این انگیزه در او ایجاد شود که سه بار بخواند گاهی شیطان این طور حدود الهی را در هم می شکند،اعاده نمازهای واجب بنابر نظر فقها اشکال ندارد. 🔻اما یک استاد مجتهد در مواقعی با رجوع به ادله فقهی میتواندحکم حرمت را برای سالکی که تحت تربیت اوست،تشخیص دهد و بر او حکم کند و او را به خواندن نمازهای نافله توصیه نماید و یا اساسا او را در محدوده ای که ظرفیت و استعدادش کشش دارد،محدود کند.به هر حال اینجا اجتهاد و تشخیص حکم شرعی در مورد خاص بسیار ضروری است.