✅ به نام خدای سبحان ✅ من رای نمی دهم!! (2) دیشب و در محضر نورانی استاد رضا فتاحی؛ شاعر و فرهنگی پیشکسوت اردکان، ماجرایی از مولانا نقل شد که بد نیست این هم به اطلاعات شما اضافه شود؛ مردی میهمان مردی می شود و شب در منزل وی بنای ماندن می کند. الاغ میهمان روانه طویله می شود و مرد میهمان راهی اتاق پذیرایی.! از آنجا که میهمان، الاغش را خیلی دوست می داشت به خادم میزبان، سفارش ها کرد که خرش را چون میهمانی ویژه تیمار کند. خادم در کسوت خادمی مجرب و نمونه در جواب میهمان «لاحول و لا» می گفت و اظهار بلدیت می کرد و در جواب هر سفارشی می گفت؛ «خیالت راحت، بلدم و می دانم و کارم این است و ...» میهمان با خیال راحت خوابید. خادم، بی مهابا پالان زبان بسته را برداشت و مشتی علف جلویش ریخت و با بی توجهی و با خیال راحت خوابید! الاغ نگون بخت با پریشان حالی و شکمی گرسنه سر بر زمین گذاشت و تا صبح گرسنگی کشید. صبح شد. میهمان، افسار الاغش را با رنگی زرد و حالی نزار بدست گرفت. این الاغ، در مسیر، از بی حالی و پریشانی، چند دفعه به زمین خورد. مرد فهمید که چه بر سر الاغش آمده است. به اطرافیان گفت؛ «ازارش ندهید چون که قوت خر به شب، لاحول بوده است. آن خادم از خود راضی حال الاغ را برهم زده است.» مولانا از این ماجرا نکته ها می گوید از جمله؛ همچو شیری صید خود را خویش کن ترک عشوه اجنبی و خویش کن مواظب چرب زبانی اجنبی ها در آستانه انتخابات باشیم. کسانی که با قدم و قلم درصدد ترویج نیامدن و رای های سفید هستند. تازه بعد از ماجرا آنهم در صورتیکه مثل مرد میهمان زرنگ باشیم متوجه می شویم که چه بر سر مرکب ما آورده اند.!!! فراموش نکنیم که سرعت پیشرفت، با کفش های سالم و مناسب رابطه مستقیم دارد عزیزم! (خلاصه قسمت قبل) ✍ جواد حاجی اکبری 🗓 زمستان گرم ۱۴۰۲ ش ✏️ @medademan https://eitaa.com/joinchat/4259250201C60440c06cc