به نام خدای مهربان به عشق مولا علی (ع) (20) • سلونی قبل أن تفقدونی گاهی که بر فراز منبر قرار می گرفت، به مردم می فرمود: «سلونی قبل أن تفقدونی، سلونی عن کتاب الله، ما من آیة الاّ و أنا أعلم حیث انزلت بحضیض جبل أو سهل (همان؛ ینابیع المودّة، ص 274)؛ هان ای مردم! پیش از آن که مرا از دست بدهید، از من سؤال کنید. از کتاب خدا بپرسید؛ هیچ آیه ای نیست مگر آن که به آن داناترم که در کدام درّه کوه یا در کدام دشت و بیابان نازل شده است.» • آیات قرآن هفت دسته اند نعمانی در تفسیر خود به روایت مفصّلی از امام صادق (علیه السلام) اشاره می کند که آن حضرت پس از بیان مفصّلی در تفسیر قرآن به پرسشگر می فرماید: شبیه آنچه که از من پرسیدی، از امیرمؤمنان برخی از پیروانش همان را پرسیدند و حضرت فرمود: خداوند تبارک و تعالی قرآن را برهفت دسته و قسم نازل کرد که عبارتند از: امر، نهی، ترغیب، ترهیب، جدل، مَثَل و قصص. آنگاه به تفصیل هریک پرداخته، افزود: در قرآن ناسخ و منسوخ و محکم و متشابه و خاصّ و عام و مقدّم و مؤخّر و حلال و حرام و فرایض و احکام و... وجود دارد. و برخی آیات، لفظ آن خاص و برخی لفظش عام و برخی لفظ آن واحد است ولی معنایش جمع است و برخی بر عکس و برخی کلمات لفظ آن ماضی و معنایش آینده و برخی لفظ آن خبر است ولی معنایش حکایت از دیگران است... و برخی آیات بعضی از آنها در سوره ای و تمام حکم و یا شرح ماجرا و واقعه در سوره دیگر است. برخی آیات نیمی از آن منسوخ شده و نیم دیگرش به حال خود رها شده و برخی از آنها آیاتی است که از نظر لفظ، مختلف هستند ولی از نظر معنی، متّفق می باشند و برخی به عکس... و دسته ای دیگر پاسخ از طرف خداوند و احتجاج بر تمام ملحدان و زنادقه و دهریه و ثنویه و قدریه و مجبره و بت پرستان و آتش پرستان می باشد... (بحارالانوار، ج 93، ص 4) • شيخ طوسى در بيان دلايل امامت حضرت(ع) مى ‏گويد: زيرا على(ع) آگاه‏تر بود به سبب قوّت در حدس، و فراوانى ملازمت ركاب پيامبر(ص) و بهره‌گرفتن بسيار از ايشان. صحابه در بيشتر رويدادها پس از خطا نزد حضرت(ع) مى ‏آمدند. پيامبر(ص) فرموده است: برترين شما در قضاوت على است. فضلا در همه علوم به او استناد مى‏جويند و او خود از اين امر خبر داده بود. (خواجه نصيرالدين طوسى، تجريد الاعتقاد، ص263) • علامه حلي در تشريح هوش و ذكاوت آن حضرت اين چنين استدلال مي‌كند: على بن‌ ابى‌طالب در نهايت تيزهوشى و ذكاوت بود و در تعلّم و فراگيرى بسيار حريص. از كوچكى تا هنگام جدايى (از پيامبر)، شب و روز با پيامبر(ص) كه در علم و فضل كامل‏ترين افراد بود، ملازمت بسيارى داشت. بنابر اين، روشن است كه چنين شاگردى ملازم با چنين معلمى كامل كه در آموزش دادن بسى آزمند است و از شاگرد در فراگرفتن؛ شاگردى در نهايت كمال و اوج فضل و دانش، خود برهانى قطعى و لمّى است كه در آن اختلافى به چشم نمى‏خورد. (علامه حلى، كشف المراد في شرح تجريد الاعتقاد، ص384) ‏ اين گونه اتهامات در حالي مطرح مي‌شود كه حتي دشمنان حضرت علي(ع) هم، زبان به اعتراف در عظمت علمي گشوده‌اند. عبدالله‌بن عمر هنگامي كه خبر شهادت حضرت اميرالمؤمنين‏(ع) را شنيد بسيار تأسف خورد و اين آيه شريفه را خواند: «اَوَلَمْ يَرَوْا اَنّا نَأْتِيَ الْأرضَ نَنْقُصُها مِنْ اَطْرافِها» (رعد:42) آنگاه گفت: اي اميرالمؤمنين! همانا تو در علم، ظرف اكبر بودي، امروز با رفتن تو عَلَمِ اسلام ناقص شد و ركن ركين ايمان شكست خورد و از بين رفت. (ابن شهرآشوب، مناقب آل ابي طالب، ج3، ص308) • مغيرة بن شعبه نيز مي‌گويد: معاويه در روزي بسيار گرم، با زن خود مشغول صحبت بود. وقتي خبر شهادت اميرالمؤمنين‏(ع) را به وي دادند آيه استرجاع را خواند و گفت: مردم چگونه معدن علم و حلم و فضيلت‌ها و فقه را از دست دادند؟ زنش گفت: من تعجّب مي‏كنم، تو تا ديروز به او ناسزا مي‏گفتي، امروز بر مرگ او متأثّري؟ معاويه گفت: واي بر تو، تو نمي‏داني كه علي(ع) از جهت علم و فضل، شبيه چه شخصيّتي بود؟ (ابن‌عساكر، تاريخ مدينة دمشق، ج42، ص583؛ الموفق الخوارزمي، المناقب، ص391) ادامه دارد ... ✏️ @medademan https://eitaa.com/joinchat/4259250201C60440c06cc