به نام خدای سبحان سکانس اول؛ انتخابات تمام شد. اردکان مردود شد.! فرمانداری ویژه تصویب شد. جشنی برپا شد. پیامی ناخوشایند مخابره شد. این پنج جمله، مصدر عفونت زخمی به نام اختلاف شد. اختلافی که همیشه در طول تاریخ منشأ عقده گشایی ها می شود. یکی از اساسی ترین کارهایی که امام راحل انجام داد، واکسیناسیون اجتماعی در برابر اختلاف و تفرقه بود. شروع فرمانداری ویژه که می توانست مدال افتخاری برای اردکان باشد تبدیل شد به رمز یک فتنه.! گرچه تراز این فتنه سطحی بود اما دستمایه ای شد برای فتنه های آینده. به شهادت بیان و مداد و ظواهر امر، امام جمعه ای محبوب داریم. اگر انتقادی هم وارد است باید در چهارچوب ادب و احترام بیان شود. بی غرض ها و بی مرض ها خوب می دانند ادب نگارش چیست. بگذریم ... سکانس دوم؛ امروز سر کلاس، دانشجویی با یک ورق کاغذ بی روح برای ارائه آمد. وقتی پرسیدم چرا اینجوری آمده ای؟ گفت؛ هیچ علاقه و انگیزه ای برای اینکار ندارم.!! تکلیف این دانشجو، تحقیق در مورد زندگی امام حسن مجتبی (ع) بود.! برای یک لحظه یخ زدم. فکر کردم از برادران اهل سنت است. پرسیدم. در جواب گفت نه شیعه هستم.! در این چند سال تدریس، این اولین باری بود که یک دانشجوی شیعه در ملأ عام چنین حرفی می زد.! عمده اساتید و ائمه جماعات یا مسن هستند و بی انگیزه یا ابوالمشاغل هستند و همیشه در حال رفتن.! سکانس سوم؛ قریب به دو سال است که طرح یک سبد کتاب، در مدار حرکت است. حرکتی با برکت و ماندگار.! بیش از 400 مسجد و محفل رفتیم. در مجموع، اتفاقات خوبی رقم خورد اما خیلی ها درگیر فضای مسموم مجازی، اختلافات داخلی، ناراحتی و ناامیدی بودند. چه مسجدها که تعطیل و چه جوان ها که حیران و سرگردان شده اند. سکانس چهارم؛ اهل فن و دلسوز، کمتر بکار گرفته می شوند و با برخوردهای سطحی یا بی توجهی های هدفمند راهی غار تنهایی خود می شوند. وقتی انتقاد می کنند در جواب این جمله نامطلوب را می شنوند که؛ «شما خارج از گود هستید و خبر ندارید.» وقتی پیشنهاد می کنند در جواب، مرکز افق را نشانشان می دهند.! سکانس پایانی؛ نمی دانم پایان این فیلمنامه چه می شود اما آنچه واضح و مبرهن است عدم بروزرسانی مدیریت هاست. آنقدر کار روی زمین مانده هست و آنقدر آدم بیکار و کم کار که برای همه اینها پست و مقام وجود دارد. فقط باید کسی پیدا شود تا بتواند جاهای خالی را با آدم های مناسب پر کند. خدایا به آبروی محمد و آلش، ما را لحظه ای به خودمان وامگذار. خدایا به آبروی علی و اولاد پاکش، به همه ما تواضع در فهم را عنایت فرما. خدایا! تو را شکر که محرم و صفرت هست. تو را شکر که بندگان بی ادعایت هستند. تو را شکر.! ✍ جواد حاجی اکبری 🗓 زمستان ۱۴۰۲ ش ✏️ @medademan https://eitaa.com/joinchat/4259250201C60440c06cc