✅ به نام خدای منّان و حنّان! ✅ انقلاب فرهنگی در عصر اموی! (۱) آنچه از پیش چشم شما می گذرد وضعیت جامعۀ بیمار و بحران زدۀ سال های 61 تا 93 هجری قمری است؛ دوران زعامت و امامت امام سجاد (ع).! از اواخر خلافت عثمان (سال 30 ق) به بعد طیف جدیدی از اشراف، در جهان اسلام به وجود آمدند. برخی در سایه امنیت و اقتصاد اسلامی، با حقوق های نجومی از خزانۀ دولت، بخشش ها و هدایای خلفا، سرمایه دارانی شدند که بجای دغدغه نماز شب خواندن، بر سر خرید کنیزکان و غلامان موسیقی دان و رقاص به رقابت می پرداختند.!! چندی نگذشت که همین اشراف با کودتای اعتقادی! حکومت را بدست گرفتند. این الگو و سبک زندگی سران حکومت باعث شد به تدریج مردم نیز به آنها اقتدا کنند. کار به جایی رسید که برای درمان و رفع گرفتاری، می رقصیدند و یا شب ها با تشکیل دورهمی! می گفتند و می خندیدند! حتی در مدینه منوره و مکه مکرمه.!! وضعیت اخلاقیِ شهر مدینه‌ در این سال ها (61- 93 ق)؛ مدینه؛ شهر پیامبر اسلام (ع)، به زودی دستخوش لرزه های اعتقادی شد. در ادامه نمونه هایی از این لرزه ها را مشاهده خواهید نمود؛ لرزه هایی که تا به اینک، پس لرزه هایش باقی مانده است؛ • هنگامی که «یزید بن عبدالملک» «سلامۀ القس»؛ کنیزی آوازخوان را از اربابش به بیست هزار دینار خرید، مردم مدینه برای خداحافظی او بیرون رفتند و فضای کاخ را پر کردند. سلامۀ القس در میان آنها ایستاد و خواند؛ «فارقونی و قدْ علمت یقیناً ما لمن ذاق میتۀ من إیاب» «از من جدا شوید در حالی که من یقین دارم هر کس طعم مرگ را چشید، دیگر بر نمی گردد.» مردم اما در پس این ماجرا به شدت گریه و زاری کردند.!! (الأغانی، ابوالفرج اصفهانی، ج8، ص342) 👈 ادامه دارد ... ✏️ @medademan https://eitaa.com/joinchat/4259250201C60440c06cc