✅ به نام خدای منّان و حنّان! ✅ انقلاب فرهنگی در عصر اموی! (۵) .... و. شرافت یافتن اهل غنا‌ با تدبیر حاکم فاسق و وزیر فاسق تر، اهل غنا صاحب کرسی و اعتبار شدند.! شهادتشان در محاکم قضا مقبول و دارای سهم خاص از دولت بودند. افتخار حضور در دربار و مجلس اشراف آرزویی بود که در عصر جدید ایجاد شده بین قلوب رقاصه ها می گذشت.!! «ابوالفرج اصفهانی» داستانی را نقل می کند که قابل تأمل است؛ «روزی دِحمان آوازه خوان نزد عبدالعزیز مخزومی، قاضی مدینه، دربارۀ اختلافی که یک نفر اهل مدینه با یک عراقی داشت، به نفع شخص مدنی شهادت داد. قاضی او را عادل تشخیص داده و شهادتش را پذیرفت، عراقی به قاضی گفت: این دحمان است. عبدالعزیز گفت: می شناسمش، اگر نمی شناختم از هویتش سؤال می کردم، عراقی گفت: او اهل غنا و آواز خوانی است و برای کنیزان مدرسه موسیقی زده است! قاضی گفت: خدا ما و شما را بیامرزد! کدام یک از ما اهل غنا نیست! برو حقِ این مرد را بده.» (الأغانی، ابوالفرج اصفهانی، ج8، ص358) ز. ترویج فرقۀ کلامی مرجئه‌ برای برخی که جمع گناه و عبادت سخت بود تدبیر دیگری اندیشیده شد. سندی تنظیم شد که بر مبنای آن؛ هیچ مسلمانی با ارتکاب گناه ایمان خود را از دست نمی دهد؛ یعنی گناه کردن به ایمان ربطی ندارد و مهم قلب و دل شخص می باشد.!! (تعریفات، سیدشریف جرجانی، ص184) و به قولی « هیچ گناهی به ایمان ضرر نمی رساند.» (امام سجاد علیه السلام از دیدگاه اهل سنت، علی باقر شیخانی، ص 63) در مجالس و محافل، صریحاً اظهار می شد؛ «زنا» و «سرقت» مؤمن را از ایمان به وحدانیت خدا و حتی از بهشت دور نمی کند و ایمان به دین اسلام، یعنی مرتکب کبیره کافر نیست.!! در صورتی که توبه کند، توبۀ او پذیرفته می شود و اگر توبه نکند، باز در گروِ ارادۀ خدای رحمان است.!! (تاریخ علم کلام در ایران و جهان اسلام، علی اصغرحلبی، ص104)‌ نام این تفکر را «مرجئه» نهادند و وزارت فرهنگ وقت، به آن اجازه تبلیغ داد و آنها را به رسمیت شناخت.! دربارۀ منشأ این فرقۀ کلامی، اطلاع دقیقی در دست نیست ولی «ابن ابی الحدید» در ارزیابی این مذهب، به نقل از استادش «ابوعبدالله اسکافی» (وفات 240.ق) می نویسد: «نخستین کسانی که به ارجاء محض قائل شدند، معاویه و عمرو عاص بودند؛ زیرا معتقد بودند با وجود ایمان، معصیت اشکالی ندارد. از این رو وقتی شخصی از معاویه پرسید؛ «با کسی (امام علی (ع)) جنگیدی که او را خوب می شناختی و مرتکب کارهای زشتی شدی که آنها را می دانستی.» در جواب گفت: «به قول خدای تعالی اعتماد داشتم که می گوید: (إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمیعاً (زمر/ 53))» )) (شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج6، ص325) 👈 ادامه دارد... ✏️ @medademan https://eitaa.com/joinchat/4259250201C60440c06cc