⭕️اهمیت افکار عمومی ✍️بخش سوم ⭕️تعریف افکارعمومی و بیان ویژگیهای تعریف 💢ممکن است تعریف جامع و مانعی که بتواند دقیقا حدود و ثغور مفهوم «افکارعمومی» را بیان کند مورد اتفاق همه نباشد که این به خاطر سیال بودن آن است. به نظر می‌رسد این پدیده به طور خود‌ انگیخته بوجود می‌آید و به نحو نامحسوسی از بین می‌رود و در بعضی موارد، یک عقیدة عمومی در مورد یک مسألة خاص، جای خود را به عقیدة عمومی دیگری دربارة موضوع دیگر می‌دهد و در همان حال که واکنش مردم نسبت به مسألة اول به اوج خود رسیده، موج تازه‌ای از افکارعمومی که بر مبنای قضیة دیگری بوجود آمده شروع به شکل‌گیری می‌کند! 💢به عنوان مثال، وقتی افکارعمومی با تصمیمی از طرف دولت به مخالفت برمی‌خیزد، اگر این مخالفت به تظاهرات خیابانی منجر شود ودر ضمن آن افرادی توسط مأموران حکومت کشته شوند، در این صورت انتقاد از یک تصمیم دولت به انتقاد از خشونت و بی رحمی مأمورین تبدیل می‌شود و موج دومی در افکارعمومی بوجود می‌آید که به مراتب قویتر از موج اول است.16 اما می توان تعریفی را که تا حدود زیادی بیانگر این مفهوم است ارئه داد. در ادامه چند تعریف از این مفهوم را بیان می کنیم و در آخر تعریف نهایی و ویژگیهایی تعریف را ذکر می کنیم. 1- بریس افکارعمومی را چنین تعریف می کند: «هرگاه اعتقادی آشکار، قویترین اعتقاد باشد، آن را افکارعمومی می نامند» 2- گینزبرگ: افکارعمومی مجموعة آرا و داوریهایی را می گویند که در جامعه‌ای که به گونه‌ای خاص شکل گرفته و از ثباتی معین برخوردار است، در جریان است و حاصل عملکرد بسیاری از اذهان می باشد. بنابراین افکارعمومی با نظریات شخصی تفاوت می کند.اما در بعضی موارد تشابه و نزدیکی بین این دو وجود دارد. ممکن است فردی در مورد مسائل بسیاری دارای نظریات شخصی باشد برای مثال در مورد قیمت گوشت، مسکن، مخارج زندگی، آلودگی هوا و... اما افکارعمومی زمانی بوجود می آید که این موضوعات به قدری تشدید شود که عموم مردم را به موضع گیری در مورد آنها وادارد. 3- «گابریل تارد» محقق و اندیشمند فرانسوی اواخر قرن 19: افکارعمومی مجموعه‌ای از داوریهای مردم درباره مسائل روز است که مورد پذیرش بیشتر مردم جامعه است. 5-«جیمز برایس» و «دوب» دو جامعه شناس آمریکایی: افکارعمومی، عبارتی است که برای بیان مجموعه‌ای از افکار و آرایی که مردم به آنها مؤمن هستند به کار می رود. این مجموعه افکار و آراء مربوط به همان گروه اجتماعی است و در ازاء مسائلی است که به نحوی بر منافع عمومی یا خصوصی آنها اثر می گذارد. 6-«محمد عبدالقادرحاتم» می گوید: افکارعمومی قضاوتی است که یک گروه در زمینه یک مسالة مهم بدان دست می یابد.ایشان در ادامه شروطی را برای تحقق این قضاوت گروهی مشخص کرده است: الف)باید در اطراف آن مسأله و موضوع مهم به اندازه کافی گفتگو صورت بگیرد. ب)باید تمامی حقایق مربوط به آن موضوع، از طریق رهبری جامعه یا دستگاه تبلیغ یا از طریق گروهها و هیأتهای عمومی مطرح گردد. ج)سمت و سویی را که گروه در اطراف آن موضوع اتخاذ می کند باید کاملا با معتقدات و باورهای عمومی مردم سازگار باشد مانند عقیده دینی یا قومی و نژادی یا سایر عقایدی که مردم به آن ایمان دارند. 21بنابراین افکارعمومی عبارت است از نقطه نظر گروهی از مردم جامعه(اکثریت فعال) نسبت به یک موضوع یا مسأله اساسی و مهم که در مقطع خاصی شکل می گیرد و دارای این ویژگیها می باشد: 1- افکارعمومی شامل رفتارهایی است که از جانب عده زیادی از افراد به زبان آورده می شود که همان اکثریت فعال می باشند به عنوان مثال اگر 49٪ افراد جامعه‌ای قویا طرفدار یکی از جوانب مسأله‌ای باشند و 51٪ آن جامعه به گونه ضعیفی از جانب دیگر مسأله جانبداری کنند نظریات گروه اول یعنی گروهی که به صورت فعال نظرات خود را ابراز داشته‌اند افکارعمومی را شکل می‌دهند. بنابراین منظور از اکثریت، اکثریت فعال و موثر است نه اکثریت عددی. 2- به موضوعی مربوط می‌شود که مد نظر همه افراد یا لااقل اکثریت افراد جامعه قرار دارد و برای آنها از اهمیت برخوردار است. 3- افکارعمومی اغلب با نیت «مشارکت» توام است با این فکر که دیگران هم هستند که به همین نحو عمل می‌کنند. 4- افکارعمومی باید به وسیله رسانه‌ها و مجاری مختلف اجتماعی ابراز شود. ادامه دارد ... ✅آرما(آرمان ناتمام) @media_arma