اصلا فلسفه‌ی نصبش، اینجا مقابل چشمانم همین است... 📣 صبح ها زودتر از خورشید باید از خواب بیدار شوم؛ 😴 از همان ابتدای صبح، شغل مادری آغاز می‌شود... نه بگذار دقیق تر بگویم، اصلا شغل مادری که قطع نمی‌شود! 😕 شیر شبانه فرزندان و بدخوابی‌هایشان مگر می‌گذارد، مادر، شبها مادری نکند؟ 😐 و حالا مثل هر روز؛ کار پشت کار، قطاروار، ردیف می شود! 🚂 درس آن یکی، بحث این یکی🤦‍♀ شعر این یکی، شیر آن یکی🍼 بعد از اتمام کارهای روزانه و شبانه، پوووف کش‌داری میکشم و روی مبل وِلو می‌شوم😵‍💫 سرم را میان دست‌هایم می‌گیرم و از خستگی چشمانم را می‌بندم! سرم را از میان دست‌هایم بیرون میکشم و به مبل تکیه می‌دهم که ناگاه چشمم به این پرچم میافتد: 🌸«یا فاطمه الزهرا» 🌸 ناخواسته خودم را جمع و جور می‌کنم و چشم میدوزم به نام مادر! 😢 چقدر نام مادر میان گلهای این پرچم حس و حال زیبایی دارد! 🥺 هربار مادری، خستگی به جانم می‌افزاید درست اینجا مقابل نام مادر می‌ایستم و از او توان مادری طلب می‌کنم؛ حس و حال عجیبی دارد این پرچم مادری!🌸 اصلا فلسفه‌ی نصبش، اینجا مقابل چشمانم همین است! 👌 همین که مادرانه هایم فاطمی شود؛ آن وقت، وقتی به عظمت نامش می‌نگرم به خویش می‌بالم که روزهای جوانی و عمرم به مادری سپری می‌شود!😇 مادری شغل مادرم زهراست؛ چه افتخار بزرگیست هم شغل مادر بودن... 😍 حالا به مدد حضرت مادر، آرام و آسوده سوار بر قطار مادری می شوم تا رسیدن به مقصد خلقت... مادرانه‌هایتان فاطمی❤️ ✍آينــــــــــﮫ https://eitaa.com/Ayenehmadari https://ble.ir/ayenehmadari