18.66M حجم رسانه بالاست
از کلید مشاهده در ایتا استفاده کنید
حضرت نوح(ع) هنگامي که حيوانات را سوار کشتي مي کرد، همه سوار شدند ولي در ميان آنها الاغ سوار نشد. نوح(ع) ترسيد آن حيوان غرق گردد و نسل الاغ از ميان برچيده شود، چند بار او را براي سوار شدن تحريک کرد، ولي او سوار نشد. نوح(ع) خشمگين شد و در حال خشم خطاب به الاغ گفت: اي شيطان سوار شو. شيطان اين سخن را از نوح شنيد، دُم الاغ را گرفت و همراه الاغ وارد کشتي شد. در اينجا بود که نوح(ع) تصور کرد به شيطان اجازه نداده و او در کشتي نيست. هنگامي که کشتي بر فراز آب قرار گرفت و حرکت کرد، نوح(ع) ناگاه ديد شيطان در صدر کشتي نشسته است؛ با خشم به او گفت: چه کسي به تو اجازه ورود به کشتي را داد؟! شيطان گفت: تو اجازه دادي، آنجا که گفتي؛ اي شيطان سوار شو! و بعد گفت: «اي نوح! تو به گردن من حق و نعمتي داري، مي خواهم آن را جبران کنم! ادامه روایت در کلیپ ⚡️ منبع:قنبری، حیدر؛ (1389) داستان های شگفت انگیزی از شیطان بحار، ج11، ص 293؛ داستانهاي خواندني از پيامبران اولوالعزم، ص48 اللهم_عجل_لولیک_فرج برای دیدن کلیپ های زیبا و درجه یک و مطالب بیشتر وارد کانال شوید بهترین کلیپ های ایتا اینجاست✔️ لینک عضویت 👇👇👇👇 @meibodma👈