دوگانه‌ شبهه- شهوت ✍ 1️⃣ یادش بخیر! دوران اوج جوانی ما مصادف بود با دولت اصلاحات، به یک باره فضای جامعه آن قدر تغییر کرد که نگرانی‌های شدید از آینده انقلاب و یاس از آن شاید برای اولین بار به وجود آمد. ویژگی بارز دوره اصلاحات هجوم سونامی‌ گونه اندیشه‌های غیر دینی و غیر انقلابی بود. کتاب‌های اعتقادی که جای خود دارد حتی کتاب‌های فقهی مثل شرح لمعه را سطر به سطر خوانده بودند و برای هر تکه‌اش شبهه‌ای و اِن‌قلتی طرح می‌کردند. فضای جامعه شده بود آشنایی با اندیشه‌های جدید مثل پلورالیسم، هرمنوتیک، قرائت‌های نو از دین و ادعای اعتبار همه قرائت‌ها از دین. از سوی دیگر تقبیح اندیشه مقاومت و انقلاب و تحمیل سنگین‌ترین خودتحقیری‌ها در بعد سیاسی. دانشگاه شده بود محل بحث‌های داغ، ما تازه با بعضی از این مفاهیم آشنا شده بودیم و خدای را سپاس که فیلسوف گرانقدر مرحوم آیت الله مصباح یزدی دغدغه‌ی فوق‌العاده‌ای برای اقناع ذهن جوانان داشت، حقیقتا از آن موج شک‌گرایی سهمگین نجاتمان داد. خلاصه آن که خط درگیری ما "شبهه" بود. 2️⃣ اما اکنون خط درگیری شهوت است، جنبش تنانگی! جنبشی که انگیزه قوی‌اش زیست حیوانی است. تعارف نداریم! اخلاق الهی که جای خود حتی اخلاق انسانی را هم در این جنبش نمی‌بینیم. یک زیست حیوانی کاملا عریان. از تقابل با سروش و کدیور و عطاء الله مهاجرانی رسیدیم به تقابل با فلان فاحشه هالیوودی و بهمان فوتبالیست خشک مغز! عجب انحطاطی! آن دوران میشد گفتگو کرد، منطقی وجود داشت هر چند نه چندان درست و مستحکم، اما این جنبش نمی‌تواند حرف بزند، حرفی ندارد که بزند، می‌خواهد عقده‌های جنسی‌اش را که در فلان فیلم‌های کثیف دیده پیاده کند. بیاید به تو از چه بگوید؟ از این که می‌خواهم لخت شوم؟! می‌تواند بگوید اما نمی‌تواند دفاع کند، ترجیح می‌دهد جیغ بزند، فریاد بکشد. 3️⃣ نمی‌دانم تغییر خط درگیری از شبهه به شهوت را سقوط جامعه تعبیر کنم یا رشد جامعه، شاید دشمن دیده از عهده منطق و عقلانیت ما بر نمی‌آید و تمرکزش را برده بر تخریب از طریق شهوت. هر چه هست امیدوارم این هیجان از بین برود تا امکان گفتگو فراهم شود.