#محرم_98
#شب_پنجم
#زمینه
بند 1️⃣
من موندم و این آهی که توی دلمه
عمه داری میای کجا
عمه دنبال من نیا
عمه برو به خیمهها عمه
میبینی عموم تنها شده میخوام برم
عمه دست رو دلم نذار
عمه اشکمو در نیار
عمه بسه این انتظار عمه
عمه عمو بی یاوره
تنها وسط لشکره
انگار لحظهی آخره
حرمله اومده میدون دوباره
میخواد داغش رو، رو قلبم بزاره
عمه منم باید برم
بند 2️⃣
دستامو رها کن تا به لشکر بزنم
عمه تو رو به جون من
عمه جون بابام حسن
عمه رومو زمین نزن عمه
افتاده عموم روی زمین تو قتلگاه
عمه وقتشه از حرم
عمه مث برادرم
عمه میشه منم برم عمه
نیزه امونش و برید
جونش روی لبش رسید
انگار داره میشه شهید
نمیزارم دیگه تنها بمونه
نمیتونم ببینم غرق خونه
عمه منم باید برم
بند 3️⃣
اینا به خدا رحمی نداره دلشون
عمه میبینی لشکر و
عمه نیزه و خنجر و
عمه چرا میگی نرو عمه
تو دست یکی موی عموم افتاده و
ای وای زخمیه پیکرش
ای وای جدا میشه سرش
ای وای رو پای مادرش ای وای
عمه دیگه بذار برم
من هم شبیهِ مادرم
باشم مدافع حرم
نمیخوام از داداشم جا بمونم
نزار بیشتر از این تنها بمونم
عمه منم باید برم
شعر و سبک:رضا باقریان
http://eitaa.com/tekyenokari