۲و۳. حرکت نکردن طبق دستورات شریعت «وَ الثَّانِیةُ أَنَّكُمْ آمَنْتُمْ بِرَسُولِهِ ثُمَّ خَالَفْتُمْ سُنَّتَهُ وَ أَمَتُّمْ شَرِیعَتَهُ فَأَینَ ثَمَرَةُ إِیمَانِكُمْ» دوم اینكه شما به رسول خدا(ص) ایمان آوردید؛ ولی سنّت او را مخالفت كردید و شریعت او را [نابود كرده و] میراندید. پس كجا رفت ثمرة ایمان شما؟ « وَ الثَّالِثَةُ أَنَّكُمْ قَرَأْتُمْ كِتَابَهُ الْمُنْزَلَ عَلَیكُمْ فَلَمْ تَعْمَلُوا بِهِ وَ قُلْتُمْ سَمِعْنَا وَ أَطَعْنَا ثُمَّ خَالَفْتُم‏» سوم اینكه شما كتاب خدا را كه بر شما نازل شده خواندید؛ ولی به آن عمل نكردید و [فقط] گفتید: شنیدیم و اطاعت كردیم؛ ولی [در عمل و] پس از گفتن؛ مخالفت كردید.» ✔️توضیح هیچ کس نمی تواند به طور کامل با دین قطع رابطه کند؛ زیرا دین داری یک امر فطری است و از انسان جدا شدنی نیست. چنان که قرآن کریم نیز به این حقیقت اشاره می کند:« فَأَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّینِ حَنِیفا فِطْرَةَ اللَّهِ الَّتِی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْهَا لَا تَبْدِیلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذَلِکَ الدِّینُ الْقَیِّمُ وَلَکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لَا یَعْلَمُونَ »پس روى خود را متوجّه آیین خالص پروردگار کن! این فطرتى است که خداوند، انسانها را بر آن آفریده دگرگونى در آفرینش الهى نیست این است آیین استوار ولى اکثر مردم نمى‏ دانند. 4 اما آنچه متاسفانه در جامعه رواج دارد دین گریزی به معنای شریعت گریزی است یعنی افراد ممکن است به خدا و پیامبر محبت و احترام داشته باشد اما در عمل به دستورات شرعی بی اعتنا باشند دستوراتی از قبیل؛نماز،حج، حجاب ، رعایت حلال و حرامِ خوردنی ها و.... نکته: افراد کشش فطری به خداوند و گرایش درونی به پاکیها را با پاکی قلب اشتباه نگیرند. چرا که کشش فطری منهای اعمال نیک و حرکت طبق دستورات الهی مثل این است که داخل ماشین موتور وجود دارد بنزین هم فوله اما به جهت اینکه در نگهداری موتور سهل انگاری کردی و به موقع روغن عوض نکردی و اکنون قادر به حرکت نیست. ۴و۵. فقدان ترس و شوق «وَ الرَّابِعَةُ أَنَّكُمْ قُلْتُمْ إِنَّكُمْ تَخَافُونَ مِنَ النَّارِ وَ أَنْتُمْ فِی كُلِّ وَقْتٍ تَقْدَمُونَ إِلَیهَا بِمَعَاصِیكُمْ فَأَینَ خَوْفُكُمْ وَ الْخَامِسَةُ أَنَّكُمْ قُلْتُمْ إِنَّكُمْ تَرْغَبُونَ فِی الْجَنَّةِ وَ أَنْتُمْ فِی كُلِّ وَقْتٍ تَفْعَلُونَ مَا یبَاعِدُكُمْ مِنْهَا فَأَینَ رَغْبَتُكُمْ فِیهَا» و چهارم اینكه شما [با زبان] گفتید كه از آتش می‌ترسید؛ در حالی كه تمام وقت به سوی آتش با معاصی خود می‌روید، پس ترس شما [از جهنّم] كجا رفت؟ و پنجم اینكه شما گفتید كه مشتاق بهشت هستید؛ ولی همیشه كارهایی انجام می‌دهید كه شما را از بهشت دور می‌كند، پس كجا رفت عشق شما به بهشت؟ «ترس» و «شوق» دو نشانه مهمِ قلب سلیم دانسته شده است. کسی که به بهشت که همان تجلی رضایت و مهربانی خداوند است شوق ندارد و همین طور نسبت به جهنم که تجلی خشم الهی است بیمناک نیست چگونه می تواند ادعای پاکی قلب کند؟ نکته: کاش افراد از کنار واژگان مهم عالم آخرت مثل بهشت و جهنم به سادگی عبور نکنند و تصورات غلط را در این باره اصلاح کنند مراتب بهشت و جهنم را مطالعه کنند. به عنوان مثال مطلبی اینجا قرار دارد ؛ https://eitaa.com/hosseinililab/918 🔻 ادامه دارد 👇👇 ✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d