🌴🌸یک برداشت مشهور و غلط درباره خوب بودن صفت جُبن (ترس) در زن « سیره زینب کبری(س) روشن‌‌ترین دلیل» 🔹در نهج البلاغه می‌‏فرمايد: خِيارُ خِصالِ النِّساءِ شِرارُ خِصالِ الرِّجالِ‏؛ بهترين خصلتها و خويهاى زنان همان بدترين خصلتهاى مردان است؛ يعنى چيزهايى كه براى زن بهترين خصلت است، براى مرد بدترين خصلت است. سه چيز را ذكر مى‌فرماید: الزَّهْوُ (تكبر) وَ الْجُبْنُ (جبان بودن، ترسو بودن) وَ الْبُخْلُ (بخيل و ممسك بودن). 🔹 مسئله جبن اينجا ناظر به مسئله عفاف زن است نه مسئله جبن و شجاعت به طور مطلق. شجاعت به عنوان خُلق روحى يعنى قوّت قلب داشتن و خود را نباختن در مقابل ديگران، براى مرد ممدوح است، براى زن هم ممدوح است، به دليل اينكه اولًا آنچه ما در باب مدح شجاعت و مذمّت جبن داريم اختصاص به زن يا مرد ندارد. ثانيا سيره زنان مسلمين اين است كه هميشه شجاع بوده‌‏اند و زنان شجاع مسلمين مورد تمجيد و تبجيل قرار گرفته‌‏اند. 🔹 از نظر قوّت و قدرت قلب و نترسيدن از كشته شدن، حضرت زينب(س) يك نمونه بسيار عالى اسلامى است و در تاريخ اسلام داستان او به عنوان يك نمونه كامل هميشه نقل شده است. آن چيزى كه براى زن گفته‏‌اند كه نسبت به آن بايد جبان باشد يعنى عملش جبانانه و محتاطانه باشد، در مورد ترس از جان يا ترس از مال و ثروت نيست، بلکه در مورد ترس از عفاف است. 🔹 در موردى كه عفت زن در خطر است که لكه‏‌دار بشود، جاى شجاعت نيست، چون شجاعت يعنى فداكارى [و اگر در اينجا شجاعت به خرج بدهد، يعنى‏] می‌‏روم، بگذار عفتم از بين برود. نه، عفت يك امر شخصى نيست كه به تو بگويند از آن بگذر تا از يك «خودى» گذشته باشى. 🔹عفت يك امرى است كه تو امانتدار آن هستى. مثل اين است كه فردى كه امين يك شى‏ء گرانبهايى هست و وظيفه‌‏اش اين است كه آن را به مقصد برساند، در بين راه شجاعتش گل بكند، به جاى اينكه همه كوشش او صرف اين باشد كه شى‏ء گرانبها را به مقصد برساند آن را در معرض خطر قرار بدهد.‌ 🔹 اگر براى زن جبن به معناى يك خوى و خلق اخلاقى، خوب بود، حضرت زينب(س) مى‌‏بايست از همه زنهاى ديگر ترسوتر باشد و به اصطلاح معروف، سرش از لاك خودش بيرون نيايد. 📚استاد مطهری، تعلیم و تربیت در اسلام، ص۱۱۰ (با تلخیص)