❌چرا مردم اینقدر ناسپاس شده اند و نعمت ها را فراموش کرده و فقط مشکلات را می بینند؟!!! بعضیا اونقدر نق میزنن که ازشون فقط انرژی منفی و ناراحتی و خشم میگیری..
👈میگویند زمان قدیم ارزانی بود و حالا گرانیه!!!
👈میگویند در آن زمان بیشتر رفاه داشتیم!! سوال؟
👈 چند روز در هفته مردم می توانستند برنج و مرغ و گوشت و کباب بخورند؟! از پدرانتان و پدربزرگ ها بپرسید!
👈کدوم خانمی هر ماه تو آرایشگاه بود و خرج بوتاکس و تتو و رنگ و مش و... میکرد؟
👈برخی حتی مسواک نداشتند! از جرمگیری و پرکردن دندان که اصلا خبری نبود فقط دندان را می کشیدند دکترها اغلب هندی!!!! اینهمه پزشک فوق تخصص برای انواع رشته ها داشتیم؟
حالا بیشتر مردم دندانپزشکی میرن و حتی برخی از خدا بی خبرها میرن دندونای سگشون رو هم جرمگیری میکنند. با قیمت های میلیونی 👈کدومیک از بچه های اون زمان به کلاسهای هنری و موسیقی و درسی و ... میرفتند؟
آره البته یه هنر رو حتما یاد دخترا میدادند👈 قالی بافی در بیشتر استانها ... 👈قدیما چند سال یه بار سفر شمال و مشهد و... میرفتیم!!! بیشتر مردم درطول عمرشون شاید میرفتن فقط یک بار مشهد!! حتی مکه و کربلا هم برای معدودی بود. شهرهای دیگه که آرزو بود مگر برای 5 درصد ثروتمند! سفرهای خارجی بماند. حالا چقدر سفر داخلی میرن و برخی هم براحتی خارجی!
👈قدیما بابای کدوم مون ماشین داشت؟
👈کدوم مون با سرویس به مدرسه می رفتیم؟
👈هفته ای یا ماهی یا حتی سالی چند بار با خانواده به رستوران می رفتیم؟
👈چقدر لباس داشتیم؟
👈خونه هامون زمستونا گرم و نرم بود خیلی ؟!!
👈خانومها چقدر هزینه لوازم آرایشی شون میکردند؟ بماند که یکی از هزينه های ثابت اکثر خانمهای امروز کاشت ناخن و ترمیم ماهیانه شه!!! بعد همین خانمی که ۵۰۰ هزار خرج ناخنش و لاک کرده میگه نون نداریم بخوریم
👈چند درصد جوانها بعد ازدواج میتونستند بروند تو یه خونه جداگانه زندگی کنند خریداری کنند یا 2 تا اتاق اجاره کنند و مستاجر باشند حتی!! پول اجاره داشتند؟! خونه شخصی که بماند یا مجبور بودند سال ها در خونه پدرشوهر توی یکی از اتاقاش زندگی کنند؟
👈اتاقای جداگانهٔ بچه ها یادتونه؟چقدرم توش اسباب بازی و ماشین شارژی و باربی و اینا داشتیم!؟
👈لباسامونم که میریختیم تو ماشین لباسشویی خشک کن دار و ظرفامونم که با ماشین ظرفشویی می شستیم که یه وقت دستامون خراب نشه..همچین امکاناتی بود؟؟
👈خداییش چی گذشته بهتر از الان بوده؟؟؟ چرا یادمه یه چیزش بهتر بود: مردم شکرگزار خدا بودند یادمه مادرم همیشه شکر خدا میکرد. و برای همینم توی چهره اش آرامش رو میدیدم. یک مانتو و کیف و شلوار... را چند سال می پوشیدیم و بعد برادر و خواهر کوچکتر لباس بزرگترها را می پوشیدند حرفی هم از نمیخوام و نمی پوشم نبود، خوشحالم بودیم لوازم التحریر را مشترکاً با خواهر و برادرمون استفاده میکردیم و گاهی برای یک پاک کن دعوا میکردیم یکبار آبگرمکن را روشن میکردیم همه خانواده حمام می کردیم و بعد خاموش می کردیم که الکی مصرف نشه!!!
البته بیشتر خانواده ها در روستاها و شهرها مخصوصا شهرهای کوچک حمام نداشتند. باید حمام عمومی میرفتند بچه ها رو کسی پوشک می کرد؟؟ مادرها کهنه ی بچه ها و لباسشان را حتی در برخی شهرها و جنوب تهران در جوی آب می شستند در روستاها که هیچی در زمستان یخ، آب نهر را میشکستند و کهنه می شستند و دستشان از سرما یخ میبست و پوست پوست میشد.
این سبک زندگی و اتفاقات، درست در زمانی بوده که که خانواده شاه در وانِ شیرحمام، و در کیش اسکی میکردند!!!! و بهترین ظروف و لوازم و لباس و تاج و تخت و مسافرتهای آنچنانی داشتند کسی هم جرات نداشت نُطُق بکشه نه مثل الان که فرزند یه مسئول دو دست لباس از ترکیه برای بچه ش خرید آبروش و همه جا بردیم! در زمستان فقط یک اتاق را آن هم با چراغ والور وعلاءالدّین و یا کرسی و بخاری هیزمی در روستاها و نفتی در شهرها گرم می کردیم و همه ی خانواده در همان یک اتاق می خوابیدند. بقیه اتاق ها و حال یخچال بود از سرما آن هم گاهی نصف شب، هیزم و یا نفت تمام می شد و اتاق یخ می کرد! ناظم و معلمان زمان شاه بچه ها را بی سؤال و جواب، تنبیه بدنی سخت می کردند ناظم همیشه چوب دستش بود و بی جواب پس دادن، کتک می زد کسی جرات اعتراض داشت؟؟
اگر کسی دیر بمدرسه می آمد باید کف دستش را روی یخ بسته شده حوض وسط مدرسه می گذاشت و یا یک پا در آخر کلاس میایستاد!! معلم مداد لای انگشتان بچه ها می گذاشت و با کف دست به سرشان میزد و جوابگوی اولیا هم نبود هیچ اولیایی حق اعتراض نداشت و درصورت اعتراض و اصرار اخراج بود و محرومیت از تحصیل! الان معلم جرات داره دست بزنه به بچههای ما؟ ........ حالا چی؟
👈این همه رفاه اومده و همه ناشکر شدن و
#طلبکار! میگن قدیما زندگیا بهتر بود. ارزونی بود.