م ر:
سه سید انقلابی
نویسنده کتاب (زمینه سازان انقلاب جهانی مهدی ع) معتقد است در استانه ظهور حضرت مهدی ع سه سیدانقلابی در ایران زمینه را برای ظهور اماده می کنند که سید اول حسینی است و اوست که قبل از ظهور از دنیا میرود . و جانشین او انقلاب را تا استانه ظهور رهبری میکند اما در این مدت سخت و دشوار دشمنان خارجی بسیار رخنه در کار انقلاب ایجادمیکنند اما نهایتا این دشمنان داخلی هستند که بعد از سید دوم انقلاب را در دست گرفته و انرا از مسیر اصلی خود منحرف میسازند و در این زمان است که سید انقلاب گر سوم به پا خواسته و با کمک عموم مردم مدعی بازگرداندن انقلاب به مسیر واقعی خود یعنی اتصال به ظهور می گردد و او کسی نیست بجز سید حسنی معروف که با قیام خود تمام دشمنان امام زمان ع را شکست داده و نهایتا پرچم را به امام زمان علیه السلام می سپارد انشالله تعالی .. والله اعلم (( منبع مطالب : زمینه سازان انقلاب جهانی مهدی ع نوشته سید اسدالله شهیدی چاپ ۱۳۶۷ )) خلاصه هایی از کتاب 👇
خوشا بحال کسانی که ندای دلنواز، وفریاد استغاثه ی آن (سید) بزگوار را برای نصرت دین وسرکوبی متجاوزین، بشنوند، وبه سخنان جذاب ودلربایش که جان ودل را صفا وجلا می بخشد گوش فرا دهند، وعاشقانه به کوی او روی آورند واز جان ودل یاریش نمایند ودر برابر زورگویان ومستکبران بپا خیزند ودشمنان خدا وانسانیت را از کشور عزیز، ومیهن اسلامی خویش، با ذلت وخواری بیرون کنند وسعادت دنیا وآخرت را نصیب خود سازند.
آخرین سخن
واما سخن آخر، وآخرین سخن (پیرامون نهضت سید حسنی) بنظر قاصر نویسنده ی این سطور، آن سیدی که صاحب اصلی دعوت ومالک واقعی ایران است، وفریاد وا اسلامای او از سرزمین ایران اسلامی از نواحی (قزوین) و(طالقان) و(دیلم) بلند می شود، ومردم را به شورش وانقلاب علیه ظلم وبیدادگری فرا می خواند در مرحله ی اول فقط وفقط یک (سید) است. وآنهم چنانکه بعدا درباره ی محل خروج او، ویاران صدیق وراستینش از نظر روایات بحث وگفتگو خواهیم کرد ودر زمینه ی نهضت وقیام پرآوازه اش توضیح بیشتری خواهیم داد (سیدحسینی) است که بیشتر دستیاران وهمکاران او در رده ی بالا (روحانی) واز اهل علم ودانش وافراد پاکدل وبا تقوی وبا فضیلت هستند.
واین (سید) شخصیت کم نظیری است که مطابق آنچه از اخبار وروایات، استفاده می شود فقیه، عالم، دانشمند، سیاستمدار، زبان آور، مجاهد، مقاوم، ومجسمه ی تقوی وفضیلت است وانسانی پرکار وپرتلاش، وجهادگری خستگی ناپذیر است که در همان نخستین روزهای رشد وکمال با دیدن ظلم وستم قرار وآرام ندارد، واو بنده ی مطیع وفرمانبرداری است که از هیچ چیز وهیچ کسی نمی ترسد ونمی هراسد.
ولذا در موقعی که می بیند مردم در زیر شکنجه های طاقت فرسای اجانب وفشار وتعدی آنان دست وپا می زنند، در برابر توطئه های توطئه گران وتجاوز بیگانگان به حریم کشور اسلامی ایران، بپا می خیزد، وفریاد برمی آورد ودر راه اعتلاء کلمه ی حق، وپیشبرد اهداف عالیه ی اسلامی تلاش می کند، وبرای از بین بردن باطل ومحو آثار ظلم وستم، از ملامت هیچ ملامت کننده وسرزنش هیچ سرزنشگری واهمه ندارد، ویکتنه با دست خالی، وتنهای تنها قیام می کند وبر خدا توکل می نماید تا روزی که به پیروزی می رسد.
چرا قیام سید خراسانی و اسمش در روایات مجحول هست و گاهی سید حسنی وحسینی ویا خراسانی نام برده شده ؟
این پرسشها بخواست خدا در آینده روشن خواهد شد ولی در اینجا برای اینکه خواننده ی عزیز را حیران وسرگردان نگذاریم، وآنان را بلا جواب رها نکنیم مختصرا عرض می کنیم: ممکن است علت اینکه ائمه ی طاهرین (علیهم السلام) گاهی از شخص قیام کننده بعنوان (حسنی) وگاهی بعنوان (خراسانی) سخن گفته اند، این باشد که:
اولا - چون پیشوایان مذهبی اسلام خواسته اند در پیشگوئیهای خود راجع به علائم ظهور حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) بمردم مسلمان جهان بفهمانند که یکی از علائم حتمیه ی قریب بظهور، قیام دینی مردم مسلمان ایران به رهبری (سیدی) از دودمان پیغمبر اکرم (صلی الله علیه وآله) است وقیام او نیز از سوی مشرق از منطقه ی خراسان است از اینرو، گاهی از آن سید بعنوان (حسنی) ویا حسینی، وگاهی هم بعنوان خراسانی یاد کرده اند تا بدینوسیله، هم سید بودن وی را بمردم بفهمانند، وهم محل قیام او را برای مردم مسلمان جهان مشخص فرمایند.
وثانیا- اینکه: ممکن است خراسانی، اشاره به رهبر اصلی نهضت، وحسینی، اشاره به قیام سید دیگری باشد. زیرا چنانکه در بخش چهارم در این باره بتفصیل سخن خواهیم گفت: پس از پیروزی انقلاب سادات دیگری نیز به ریاست خواهند رسید وصاحب اصلی انقلاب را یاری خواهند داد.