هدایت شده از معراج اندیشه پویا
🔹از ماشین که پیاده شد رفت داخل خانه. صدای همسرش را شنیدم که گفت: - الان دو سه ماهه این دو تا بچه گوشت نخورده‌اند و حتی غذای درست حسابی نخورده‌اند. - ان شا الله برمی‌گردم یه کاری می‌کنم. آخر سر به بهروز گفت: برو در پناه خدا... وقتی این را شنیدم به شدت متأثر و ناراحت شدم به خودم ‌گفتم: «چرا یک چنین اتفاقی باید رخ بدهد در حالی که ما از آن بی اطلاعیم؟ و نمی‌‌دانیم که خانواده فرمانده تیپ‌مان چقدر با کمبود امکانات زندگی می‌کند. در حالی که همان موقع چندین تن گوشت و صدها راس دام در تیپ موجود بود.» 🔸به استقبال همایش استانی فعالان مردمی ایثار و شهادت خوزستان 🌹دوازدهم اسفند گلزار شهدای اهواز، یادمان سردار شهید علی هاشمی عضویت در گروه سروش https://splus.ir/joingroup/AEiHl-hcodNxZ1fyyhPA9w عضویت در گروه ایتا https://eitaa.com/joinchat/1705509103Cddabad6