تو حاشیه تشیع پیکر قبل از اینکه تابوت رو بزارن تو ماشین، دیدم دوتا مادر گریون تو ماشین نشستند. یکی نقاب داشت و نشناختمش ... اما اون ته ماشین یه مادر، تو دستش گل نرگس بود و منتظر تابوت ، البته دستاش هم میلرزید ... بود ... دلش تنگ شد واسه پسرش اومده بود استقبال دوست ... تابوت که رفت تو ماشین خم شد و تابوت و بوسید ... حس ، ، و رو تو یه لحظه پشت ماشین دیدم ... مدافع حرم 🆔 @merajshohadaa