تحول دائم در جمهوری اسلامی
✍️ محمدجواد اخوان
برپایی «جمهوری اسلامی» در ایران را میتوان مهمترین تحول سیاسی اجتماعی و فرهنگی تاریخ ایران از دیرباز تا کنون دانست. انقلاباسلامی که به تأسیس این حکومت انجامید، اولین و تنها تحول گسترده و سراسری در فلات ایران است که با اراده ملت ایران و بدون دخالت خارجی رخ داده و نهایتاً به تغییر نظامات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی انجامیده است.
تأسیس جمهوری اسلامی با رأی مردم در 12 فروردین 1358 روی داد نشانه و آغازگر راهی بود که داعیهای بلند داشت و آرمانهایی متعالی را در سر میپروراند. گستره زمانی این انقلاب و نظام انقلابی به یک روز و یک سال و حتی یک نسل ختم نمیشود و جغرافیای آن به مرزهای ترسیمشده برای ایران اسلامی محدود نمیگردد.
افق بینش این انقلاب، تحولی «جهانی» و «دورانی» را مطالبه کرده و میکند. تحولی که تعالی نوع بشر را در مسیری که توحید و پیام وحی معین میکند، جستوجو میکند. در هنگامهای که خودبسندگی انسان، گمراهی جوامع بشری را به اوج رسانده بود، پیام توحیدی انقلاباسلامی، چراغ راه مسیری شد که نویدبخش «احیای فطرت الهی درون انسان» است.
پس جمهوری اسلامی به عنوانی نظامی انقلابی، هم ساختاری تثبیت¬شده دارد و هم نوبه¬نو در حال تحول و دگرگونی است. از منظر امام خامنهای این مسیر تحولی، فرآیندی پنجمرحلهای است که نهایتاً به شکلگیری تمدن انقلابی اسلامی میانجامد. هدف مشخص و معین حرکت انقلاباسلامی، شکلگیری تمدن بینالمللی اسلامی است و در میانه این راه، گامهای «1. انقلاباسلامی، 2. نظام و حکومت اسلامی، 3. دولت اسلامی 4. کشور و جامعه اسلامی و 5. تمدن بینالمللی اسلامی» قرار دارد. مرحله اول را میتوان بر پیروزی انقلاباسلامی در بهمن 1357 هجری خورشیدی و سقوط نظام ستمشاهی منطبق نمود. مرحله دوم یعنی نظام اسلامی را میتوان با برپایی جمهوری اسلامی ایران از طریق همهپرسی اصل نظام و نیز تصویب و همهپرسی قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران انطباق داد.
چنانکه حضرت امام (ره) در پیام خود به مناسبت 12 فروردین، روز جمهوری اسلامی، از این روز با تعبیر بهیادماندنی و قابلتأمل «نخستین روز حکومت الله» یاد میکنند. با حاکمیت امام امت و ولایت مطلقه امر، مرحله دوم این فرآیند تکمیل گشت و بدینترتیب، آیه شریفه «اللّهُ وَلِی الَّذِینَ آمَنُواْ یخْرِجُهُم مِّنَالظُّلُمَات إِلَی النُّوُرِ» محقق گشت و ایران اسلامی از حاکمیت و ولایت طاغوت به سیطره ولایت ولی خدا بازگشت. اما اینها کافی نبوده و نیست. این دو مرحله تمهیدی برای تحقق اهداف عالی این نهضت بود که نگاهی فرامکانی و فرازمانی دارد. آنچه میتواند اهداف فراایرانی انقلاب را تحقق بخشد، الگوسازی و الهامبخشی در ورای مرزهای جمهوری اسلامی ایران است که در دو گام «دولت اسلامی» و «جامعه اسلامی» بروز و ظهور مییابد.
«دولت اسلامی» بهمعنای اسلامی شدن صرفاً قوه مجریه نیست، بلکه در اینجا دولت به مفهوم کلیت کارگزاران اجرایی، تقنینی، نظارتی و قضایی و نیز رویهها و مقررات حاکم بر حکومت است. روشن است که پس از گذشت 44 سال، بهرغم برپایی نظام اسلامی، هنوز نظامات اقتصادی، اداری و اجرایی کشور به معنا و مفهوم حقیقی کلمه «اسلامی» نشدهاند. علاوه بر اینها، میتوان گفت در شئون اجرایی دولت و کشور، مهمترین چالش کارآمدی کشور، «کارآمدی اقتصادی» است. به این معنا که ستاندههای نظام اقتصادی کشور منطبق و متناسب با دادههای آن نیست.
اینجاست که میتوان فهم نمود چگونه است که بروندادهای سامانه مذکور با موازین و جهتگیریهای کلی اقتصادی کشور غیرمتناسب است. «جامعه اسلامی» نیز متناسب با تحول اجتماعی بر اساس هدفگذاری شکلگیری «حیات¬طیبهاسلامی» است؛ یعنی نوعی از زندگی فردی و اجتماعی بشر که در آن، سعادت دنیوی و اخروی او، در کنار یکدیگر تحقق یافته باشد. چنین جامعهای اولاً به معنا و مفهوم حقیقی کلمه «اسلامی» است، ثانیاً الگوی «کارآمدی فرهنگیاجتماعی» نظام اسلامی در آن بروز و ظهور یافته است و نهایتاً کارآمدی فرهنگی و اجتماعی به حوزه «کارآمدی نظام سیاسی» تسری مییابد و زمینه برای الهامبخشی تام و اکمل جمهوری اسلامی ایران برای ایجاد تمدن بینالمللی اسلامی مهیا خواهد شد.