💈توهین به حضرات معصومین💈
با آنکه مجازات فردی که به پیامبر(ص) و امامان توهین کند اعدام است؛ چرا آنان در برابر برخی توهینها واکنشی نشان نداده بلکه در برخی از موارد با توهینکنندگان به نرمی برخورد میکردند⁉️⁉️
این سوالی است که در قالب های متعدد از آخوند و عامی شنیده ایم و با این رویکرد، یک طرفه به قاضی می روند و منبرها می روند و حرف هایی که نمی دانم از روی مرض جهل است و یا غرض دیگری...‼️‼️
ولی اگر کسی میخواهد مطلب دینی ارائه دهد باید دو طرف سکه را بگوید نه اینکه برای خواسته های خود روایت مویدی پیدا کند و بگوید دین هم همین را می گوید.😏
برای اینکه بدانیم در مقابل روایاتی که بر بخشش معصومین دلالت دارد، روایات دیگری نیز وجود دارد به دو مورد اکتفا می کنیم.
در روایتی از امام صادق(ع) در مورد مردی که به امام علی(ع) ناسزا گفته و از او برائت جسته سؤال شده است، امام(ع) فرمود: «خونش حلال است اما شما متعرض او نشوید،[۱] مگر اینکه از خطر ایمن باشید».[۲]
در روایت دیگری آنحضرت فرمودهاند: «هر گاه به ناصبىها و همنشینى آنها گرفتار شدى، مانند کسى باش که روى سنگ سرخ شده در آتش باشد تا برخیزى؛ زیرا خدا آنها را دشمن دارد و لعنت مىکند و چون دیدى در باره یکى از امامان بد گویند، بىدرنگ برخیز که خشم خدا در این جا بر آنها فرود آید».[۳]
بنابراین کسانی که به ائمه(ع) توهین میکردند؛
اوّلاً: مشمول حکم ساب النبی نمیشدند.
ثانیاً: اهانت از روی خشم و غضب و یا جهالت دارای تعزیر است نه اعدام و فلسفه تعزیر نیز تنبیه و آگاهی مجرم جهت هدایت و پیشگیری از انجام جرم در آینده است که رفتار امامان(ع) نیز بهترین تعزیر برای اینگونه افراد بود؛ زیرا سبب شناخت و آگاهی آنان نسبت به اهل بیت و حقانیت آنان میشد.
ثالثاً: حتی با فرض صدق عنوان ساب النبی، اجرای حکم آن مشروط به ایمن بودن و نبود خطر جانی، مالی و آبرویی برای اجرا کننده و یا وابستگان آنان میباشد که چنین شرایطی برای امامان(ع) در آن برهه زمانی مهیا نبوده است.
_________________
۱.طوسى، محمد بن الحسن، تهذیب الأحکام، محقق، مصحح، خرسان، حسن الموسوى، ج 10، ص 215، تهران، دار الکتب الإسلامیه، چاپ چهارم، 1407ق.
۲. «قلت لأبی عبد اللَّه ع أی شیء تقول فی رجل سمعته یشتم علیا ع و یبرأ منه قال فقال لی هو و اللَّه حلال الدم و ما ألف منهم برجل منکم دعه- الکافی، لا تعرض له إلا أن تأمن على نفسک.»؛ فیض کاشانی، محمد محسن، الوافی، ج 15، ص 499، کتابخانه امام أمیر المؤمنین علی(ع)، اصفهان، چاپ اول، 1406ق.
۳. «إِذَا ابْتُلِیتَ بِأَهْلِ النَّصْبِ وَ مُجَالَسَتِهِمْ فَکُنْ کَأَنَّکَ عَلَى الرَّضْفِ حَتَّى تَقُومَ فَإِنَّ اللَّهَ یَمْقُتُهُمْ وَ یَلْعَنُهُمْ فَإِذَا رَأَیْتَهُمْ یَخُوضُونَ فِی ذِکْرِ إِمَامٍ مِنَ الْأَئِمَّةِ فَقُمْ فَإِنَّ سَخَطَ اللَّهِ یَنْزِلُ هُنَاکَ عَلَیْهِمْ.»؛ کلینى، محمد، کافی، محقق، مصحح، غفارى، على اکبر، آخوندى، محمد، ج 2، ص 379، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.
✍️ شیخ فرهاد فتحی