هدایت شده از mesaghمیثاق
⭕️نه غرورِ پيروزى، نه يأسِ شكست! 🔹اگر در نهايتِ كار، منتظر نتيجه حتمى شويم و بگوييم حتماً پيروز مى‌شويم، باخته‌ايم. يأس از نتيجه و جزم بر نتيجه، هر دو مشكل دارد و بحران ايجاد مى‌كند؛ در حالى كه بايد بدانيم اگر پيروز شديم چه كنيم و اگر شكست خورديم چه كنيم. 🔸مبانى و اهداف حكومت دينى، مسئله را خيلى متفاوت مى‌كند. با توجه به اين اهداف، معلوم مى‌شود كه در رابطه با نتايج كار، چه پيروزى و چه شكست، چه بايد كرد؟ 🔹اين بصيرت كه «براى من چه پيش مى‌آيد» ديگر مهم نيست؛ «چه بايد بكنم» مهم است و اين، مسئله را خيلى متفاوت مى‌كند. پيروزى يك تكليف دارد، شكست و مصيبت سنگين، تكليف ديگر. 🔸شكست در روحيه افراد اثر دارد. بسيار مهم است كه اين‌ها را چگونه بازسازى كنيم و چگونه نسل جديد را به‌وجود آوريم و جايگزين كنيم. 🔹نه غرور پيروزى را بگيريم، نه يأسِ شكست و سازش را كه حالا كه شكست خورده‌ام، سازش كنم و از هدف‌ها چشم بپوشم و تخفيف دهم؛ بلكه هراندازه گرفتارى‌مان زيادتر باشد، تازه بايد مقدمات كارمان را فراهم كنيم. 🔸وقتى كه ديديم با اين امكاناتى كه داريم، به هدف‌ها نمى‌رسيم، بايد امكانات را بيشتر و زمينه‌ها را فراهم كنيم تا به نتيجه مناسب برسيم. 📚 برشی از کتاب «تحلیلی نو از حکومت دینی» استاد علی صفایی حائری