هدایت شده از 
ماجرای قائم‌مقامی و تناقض‌هایی که همیشه پابرجا ماند! صفحه 1 از 2 @mesagh 🔹قائم مقامی آقای منتظری، یکی از مهمترین تصمیمات سال 64 در روند سیاسی جمهوری اسلامی بود. انتخابی که به فرجام مورد نظر نرسید و به استعفای عزل گونه آقای منتظری ختم شد. پس از تیتر یک روزنامه کیهان(با مدیریت ابراهیم یزدی) مبنی بر قائم مقامی آقای منتظری در آذر ماه 64 که توسط یکی از اعضای مجلس خبرگان رهبری بیان شده بود، بیت آقای منتظری و شخص وی مورد توجه و طمع بسیاری قرار گرفت. 🔹کسانی که آقای منتظری را پل پیروزی ها و کسب موقعیت های بعدی خود می دیدند. ارتباط نهضت آزادی ها با ایشان که از قبل از انقلاب وجود داشت، شدیدتر شد و جولان باند و منافقین زخم خورده بیشتر. حاصل این همگرایی ها، انتقادات غیرمنصفانه و تند آقای منتظری در نامه هایش به امام(ره) در مورد اعدام سید مهدی هاشمی قاتل، جنگ و نهادهای انقلابی مانند سپاه شد. می توان اوج این بی انصافی ها را در عوض شدن جای شهید و جلاد در تابستان 67 دید که در بیان آقای منتظری، «منافقینِ» بی منطق و تروریست اول انقلاب به «مجاهدینِ» با منطق و تفکر تبدیل شدند و اجرای حکم الهی در مورد آن ها، مورد طعن و نیش آقای منتظری قرار گرفت! 🔸آقای منتظری که خود روزی در کسوت نماز جمعه تهران و قم، راه نقلاب و امام(ره) را می ستایید، در ده فجر 67، تندترین انتقادات را به راه امام(ره) و سیاست های انقلاب و جنگ داشت؛ در حالی خود بعد از انقلاب اسلامی یکی از مسئولینی بود که بیشترین انتصابات و اختیارات را داشت! توجه به چرایی و چگونگی این انتخاب و استعفا، یکی از عبرت های تاریخی انقلاب اسلامی می باشد. به راستی چرا آقای منتظری به عنوان قائم مقام رهبری مشخص گشت؟ موضع امام خمینی(ره) در این زمینه چه بود؟ چرا حضرت امام(ره) تعریف و تمجیدی در این مورد این اقدام مجلس خبرگان نداشتند؟ آیا امام(ره) از ابتدا مخالف این انتخاب بودند؟ امام در شب نامه قبول استعفا(6/1/68) چه گفتند؟ چطور بیت آقای منتظری، مأمن لیبرال ها و منافقین گشت؟ چرا نامه های آقای منتظری به امام(ره)، سر از رادیو بیگانه درمی آورد؟ رابطه نهضتی آزادی و منافقین با بیت آقای منتظری چگونه بود؟ و پرسش های مهم دیگر که باید به دنبال پاسخ علمی برای آن بود. 🔸حقیقت آن است که دقت در عبارات نامه 6/1/68 امام(ره) نیز نشان از عدم صلاحیت و مشروعیت آقای منتظری برای رهبری نظام اسلامی دارد. اما مهمتر آنکه جریانی در سال 95 و در آستانه انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم، با انتشار فایل صوتی حمایت آقای منتظری از سازمان تروریستی منافقین، این مظلومیت تاریخی ملت ایران را نشانه رفت و به تعبیر رهبر انقلاب، به دنبال عوض کردن جای شهید و جلاد بود! «توصیه می کنم به کسانی که اهل فکرند، اهل تأمل اند و راجع به دهه 60 قضاوت می کنند، جای شهید و جلاد عوض نشود! در دهه ی شصت، ملت ایران مظلوم واقع شد.»(رهبر معظم انقلاب، 14/3/96) 🔹تابستان داغ سال 60، تابستانی فراموش نشدنی است! تابستانی که غم شهادت یاران امام(ره) هنوز بر آن سنگینی می کند. ترور ناموفق آیت الله خامنه ای در ششم تیر، انفجار دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی در هفتم تیر که به شهادت آیت الله بهشتی و جمع کثیری از مسئولان نظام اسلامی منجر شد، شهادت محمد علی رجایی و باهنر در هشتم شهریور، شهادت آیت الله قدوسی در چهاردهم شهریور، بخشی از کارنامه سازمان تروریستی منافقین در آن تابستان می باشد! جوانان سازمان که روزی خود در قالب سازمان چریکی به دنبال گسترش عدالت و مبارزه با ظلم بودند، در ابتدای دهه شصت، خود به نماد ظلم و مظلوم کشی تبدیل شدند و با انحصار طلبی متحجرانه در گرداب قدرت طلبی خود غرق شدند! 🔹کسانی که روزی در زندان های ساواک به مبارزات خود افتخار می کردند، روزی دیگر در لباس داعش وطنی درآمدند و در مقابل آرمان خود یعنی حکومت حق ایستادند! نظام اسلامی امّا در مقابله با آن ها، محکم ایستاد و سازمان مجبور به پناهدگی به غرب و سپس عراق شد. برخی از آنان نیز در زندان، مورد لطف و بخشش قرار گرفتند. اما چه سود! که وقتی بوی قدرت را استشمام کردند، در زندان نیز به خیانت و همکاری تشکیلاتی با سازمان منافقین پرداختند! 🔸در این میان موضع آقای منتظری که دیگر عنوان قائم مقام رهبری را دارد، تعجب آفرین است. منافقین که در ابتدای انقلاب با تهدید آقای منتظری مواجه شده اند، دیگر مورد عنایت وی قرار گرفته و آقای منتظری در دفاع از آنان در مقابل حکم امام خمینی(ره) اعتراض می کند و اجرای حکم الهی را موجب لکه دار شدن نظامی اسلامی می داند! @mesagh ادامه👇🏽