💠 سخنان حجت الاسلام نواب در مورد علامه مصباح علیرغم اختلاف مواضع با علامه ( بخش دوم)
🔷آیت الله مصباح می گفت "زنده باد خمینی" با "الله اکبر" مساوی است
🔸من خودم به عنوان یک طلبه از آقای مصباح پرسیدم که ما میخواهیم در راهپیمایی شرکت کنیم. اگر گفتیم زنده باد خمینی و کشته شدیم، حکمش چیست؟ گفتند مثل اینکه بگویید «الله اکبر» و کشته شوید. گفتند امروز «زنده باد خمینی» با «الله اکبر» مساوی است. به خدایِ علی با گوش خودم شنیدم. این مرد با امام فاصله داشت؟ در زمستان سال ۶۰ رفتند نزد امام و توضیح دادند که من در قم دارم یک کار علمی میکنم. امام فرمودند همین الان دو برابرش کنید، من پولش را میدهم. و من ماه بعد که رفتم پول بگیرم، دو برابر گرفتم.
🔹من دیدم که ایشان در فوت امام چطور میلرزید. من دیدم که ایشان وقتی امام به مدرسه رفاه آمدند، هرچه اصرار کردیم که از در خصوصی داخل برویم، گفتند من میخواهم داخل این مردم، مثل این مردم در این گوشه بایستم و استادم را ببینم. چرا حق را پنهان کنیم، چرا دروغ بگوییم، چرا تاریخ را تحریف کنیم؟
🔷رابطه آیت الله مصباح و جبهه
🔸میگویند آقای مصباح با جنگ میانهای نداشت. ما بیست نفر از دوستان ایشان بودیم و یک خانه داشتیم که این خانه را ایشان برای ما گرفته بودند و ما شبها آنجا درس میخواندیم. آقای شبزندهدار و آقای طباطبایی و خیلیهای دیگر به آنجا میآمدند و به ما سر میزدند. ما که زندهایم! وقتی جنگ شروع شد، چهار پنج نفر از ما شهید شدند. شهید شهاب، شهید ردانیپور، شهید رحمت میثمی و اخویاش. شهید دکتر محسن رضازاده که دوستان، ایشان را میشناسند و به مؤسسه ما وقتی در کوچه ارگ بود، میآمدند. در جنگ توپ به دستش خورد. آقای علی ابوطالبی از دوستان آن خانه هر دو پایش را از دست داد. من ناقابل ظاهراً یک جبههای رفتهام و ۷۵ درصد ریهام را از دست دادهام. آقای مصباح چند بار جبهه رفتهاند و من رانندهاش بودم.
🔷سخنرانی ای که علامه در جمع یاران شهید صیاد داشت ...
🔸در قم سوارش میکردم تا اهواز. شب میرفتیم به قرارگاه کربلا و خدا رحمت کند شهید صیاد شیرازی را. گفتم یک عالم برایت آوردهام که در قم، دومی ندارد. میخواهم اینجا سخنرانی کند. شهید صیاد، قرارگاه کربلا را آماده کرد. پنج هزار ارتشی در آن سالن با نظم و بسیار مرتب نشسته بودند. آقای مصباح سخنرانی کردند و گفتند خداوند علماءنا و تجارتنا نگفته است، ولی «جندنا» گفته است. شما ارتشیها مال خود خدا هستید، چون خداوند فرمودند است «و ان جندنا لهم الغالبون». تنها گروهی که خدا به خودش نسبت داده است، شما هستید. بعد یکی از ارتشیها گفت که فلانی! با این مژدهای که حاج آقا به اینها داد، کار شما مثل این بود که پنجاه تانک به ارتش بدهند. پسرهای حاج آقا جبهه بودند. دامادش آقای محمدی عراقی همیشه جبهه بود. این نامردی به تاریخ است.
━━━💠🍃🌸🍃💠━━━
🏴
eitaa.com/mesbahedustan 🏴