. بررسی ادعای آقای دعایی درباره نامه آیت الله مصباح به امام خمینی(ره) ♻️ آقای دعایی فراموشکار شده‌اید! 🔸 قسمت اول 🔰 حمید رسایی: در روزهای اخیر و پس از ارتحال عالم مجاهد، آیت الله مصباح یزدی(ره) با اینکه از سوی امام خامنه‌ای در پیامی که صادر کردند و نماز متفاوتی که بر پیگر این عالم مجاهد خواندند، از سوی برخی افراد اما برخوردهای نامناسبی با این شخصیت تاریخ انقلاب شد. بعد از اتهامات ناروا و بی سابقه‌ای که آقای احمد توکلی بر اساس گمانه‌ها و احتمالات – که بعدا کذب بودنش مشخص شد – نسبت به آیت الله مصباح روا داشت، آقای دعایی در گفتگویی اینترنتی، ادعای جدید دیگری را مطرح کرد که از ایشان انتظار دقت بیشتری می‌رفت، خصوصا که آقای دعایی همواره در برابر تهاجم به آیت الله مصباح، از سوابق مبارزاتی ایشان سخن گفته‌اند. آقای دعایی در این برنامه اینترنتی می‌گوید: «این ایام من نجف بودم آقای مصباح نامه‌ای را (درباره شریعتی) برای امام نوشتند و این نگرانی خودشان را از موج جدید و نگرانی دیگرشان را از تصمیمی که گرفته شده و در مدرسه (حقانی) اینطوری عمل شده برای امام گزارش کردند. من نامه را محضر حضرت امام بردم و به ایشان عرض کردم که آقای مصباح منتظر پاسخ هستند. امام آهی کشیدند و فرمودند که این بزرگواران به عالم و آدم شک دارند. من در آینده پاسخی را خواهم داد. امام سخنرانی کردند و سخنرانی تاثیرگذاری هم بود و دو طیف را نصیحت کردند طیف دانشگاهی و طیف حوزوی؛ از هر دو طیف خواستند که اینها با هم متحد شوند و ابراز نگرانی کردند از تخطئه‌هایی که حوزه، علیه دانشگاه دارد و دانشگاه، علیه روحانیت دارد و حتی یک تعبیری داشتند که اگر تحولی صورت بگیرد و ما بخواهیم که نظامی را اداره کنیم، ناگزیر هستیم از اینکه از تحصیل کرده‌های دانشگاهی استفاده کنیم. اگر خاطرتان باشد تعبیر امام بود. این سخنرانی در حقیقت پاسخ آقای مصباح هم بود و البته تعبّد آقای مصباح هم جالب هست یعنی بعد از این سخنرانی، آقای مصباح علناً علیه آقای شریعتی هیچ جا صحبت نکردند.» ظاهرا آقای دعایی به دلایلی از جمله عارض شدن نسیان و فراموشی، دچار خلط مبحث شده اند و اظهارات ایشان با واقعیت‌های بیرونی تطبیق ندارد. چرا که: اولا تا قبل از این اظهارات، هیچ کس (حتی شخص آقای دعایی) از چنین نامه‌ای سخن نگفته‌اند. با اینکه موضوع نظرات شریعتی و مخالفت‌های آیت الله مصباح با نظرات وی، همواره از جمله مباحثی بوده که در طول 42 سال گذشته درباره آن بارها و از سوی افراد مختلف، سخن گفته شده است. پس در باره چنین نامه‌ای تاکنون نه آیت‌الله مصباح یزدی و نه موافقین یا مخالفین ایشان و طرفداران شریعتی، سخن نگفته‌اند. ثانیا با مروری بر واقعیات تاریخی، به نظر می‌آید آقای دعایی دچار خلط واقعیات تاریخی شده‌اند. چرا که سخنرانی امام خمینی - که آقای دعایی نشانه هایی از محتوای آن داده اند - پس از درگذشت آقا مصطفی و مربوط به تاریخ 10 آبان 56 است که موضوع آن، خدمات روحانیت به اسلام و تشیع و تقریبا سه چهارم محتوای آن، پاسخ حضرت امام به شبهات دکتر شریعتی بدون ذکر نام او درباره اتهام همکاری روحانیت با سلاطین است که ایشان از علمای دوره صفویه تا میرزای شیرازی تا مرحوم مدرس مثال می‌آورند و درباره خطر اسلام منهای روحانیت هشدار می‌دهند و در پایان، دو طیف دانشگاهی و حوزوی را از ادامه اختلافات برحذر می‌دارند و به طیف روحانیت هم می‌فرمایند که اگر در ایران اتفاقی بیفتد ما باید از همین قشر دانشگاهی برای اداره کشور استفاده کنیم. emam.com/posts/view/879 جالب آن که یک ماه قبل از این سخنرانی، یعنی 5 مهرماه همان سال هم امام در یک سخنرانی دیگر درباره برداشت‌های غلط از اسلام که توسط برخی نویسندگان ترویج می‌شود "تمام معنویات را به مادیات بر می‌گردانند" مفصل صحبت می‌کنند. emam.com/posts/view/876 بنا بر نقل آقای دعایی، اگر این سخنرانی امام (ره) در آبان ماه، واکنشی به نامه آیت الله مصباح یزدی بوده است و ایشان با خواندن نامه آقای مصباح، سری تکان داده‌اند و آهی کشیده‌اند و گفته‌اند که این آقایان به عالم و آدم بدبین هستند، پس چرا سه چهارم سخنرانی شخص حضرت امام در پاسخ به شبهات مطرح شده توسط شریعتی است؟! کافی است شما متن این سخنرانی را مطالعه کنید، آن وقت تصدیق خواهید کرد که بخش معظمی از آن، پاسخ به شبهاتی است که شریعتی در باره ارتباط علما با دربار شاهان زمان خود داشته است. یعنی امام خمینی(ره) خود به عالم و آدم بدبین بوده‌اند؟! یا آقای دعایی مباحث را خلط کرده‌اند! 🔺قسمت دوم یادداشت را اینجا بخوانید🔻 eitaa.com/rasaee/4474