#حکایت
✍مردی مزرعهای آفتابگردان 🌻کاشت و محصولش را در چند گونی ریخت و در انبار خانهاش ذخیره کرد تا نزدیک عید گرانتر شود و آنها را بفروشد.
💢دزدی شب به انباری او زد و تمام آفتابگردانها🌻 را برد و در ته یکی از گونیها، کمی از آفتابگردانها را رها کرد.
او دست نوشتهای📝 به این مضمون گذاشت:
«زحمت یکسالهات برای من بود. این مقدار را هم گذاشتم، یک موقع نبری مصرفشان کنی. برو کشت کن سال بعد همین موقع باز در خدمتم!»😕
━━━💠🍃🌸🍃💠━━━
https://eitaa.com/joinchat/259326004Cf7c563468e
@mesbaholquran
━━━💠🍃🌸🍃💠━━━