ربيع كه يكى از زهّاد ثمانيه است مى‌گوید : اگر قدرت دارى و مى‌توانى در جايى سكنى كن و مسكن گزين كه نه كسى تو را شناسد و نه تو كسى را در عزلت فوايد بسيار است : يكى حفظ كردن جوارح و اعضا از حركتهاى لغو ... دوم فارغ بودن دل از تخيّلات لغو چرا كه در اختلاط و مصاحبت با مردم متوجّه آن است كه با هر كسى چه نحو سلوكى كند و به چه طريق نوازش نمايد كه‌ موجب انحراف ايشان نشود چرا كه مقتضاى طبايع مختلف است و طريق سلوك با هر كدام مخالف ديگر و به اندك عدم رعايت رنجش خاطر كه منافى الفت و خُلّطت است بهم مى‌رسد ... سوم سلامت عيش است يعنى در عزلت و گوشه‌گيرى زندگى است از روى رفاهيّت و جمعيّت خاطر نه تردّد مردم است نزد او تا محتاج به خدم و حشم و فرش و اثاث البيت باشد نه تردّد او است نزد مردم تا محتاج به تناسب وضع خود باشد به وضع ايشان تا باعث نفرت ايشان نشود ... و نيز عُزلَت موجب شكستن سلاح شيطان است چرا كه قوّت شيطان به انسان به اختلاط و آميزش به ايشان حاصل مى‌شود و هر گاه اختلاط نباشد شيطان در برابر او به مثابه دشمن سلاح شكسته است و از او كارى بر نخواهد آمد و نيز در عزلت اجتناب از هر شرّ و بدى است و نيز در او راحت اَزمان و اوقات است يعنى گذارش زمان به او در نهايت استراحت و آسودگى است به خلاف اختلاط با مردم كه به هر صداى پایى توقّع كدورتى است و به هر فرياد نایى انتظار زحمتى ... نبوده است هيچ پيغمبرى و نه وصىّ پيغمبرى كه در وقتى از اوقات اختيار عزلت نكرده باشد يا در مبادى احوال يا اواخر ....