ربيع
كه يكى از زهّاد ثمانيه است
مىگوید :
اگر قدرت دارى و مىتوانى
در جايى سكنى كن و مسكن گزين كه
نه كسى تو را شناسد و نه تو كسى را
در عزلت فوايد بسيار است :
يكى
حفظ كردن جوارح و اعضا
از حركتهاى لغو ...
دوم
فارغ بودن دل از تخيّلات لغو
چرا كه
در اختلاط و مصاحبت با مردم
متوجّه آن است كه با هر كسى
چه نحو سلوكى كند و
به چه طريق نوازش نمايد كه
موجب انحراف ايشان نشود
چرا كه مقتضاى طبايع
مختلف است
و طريق سلوك با هر كدام
مخالف ديگر
و به اندك عدم رعايت
رنجش خاطر
كه منافى الفت و خُلّطت است
بهم مىرسد ...
سوم
سلامت عيش است
يعنى
در عزلت و گوشهگيرى
زندگى است
از روى رفاهيّت و جمعيّت خاطر
نه تردّد مردم است نزد او
تا محتاج به
خدم و حشم و فرش و اثاث البيت باشد نه تردّد او است نزد مردم
تا محتاج به تناسب وضع خود باشد
به وضع ايشان
تا باعث نفرت ايشان نشود ...
و نيز عُزلَت
موجب شكستن سلاح شيطان است
چرا كه قوّت شيطان به انسان
به اختلاط و آميزش به ايشان
حاصل مىشود
و هر گاه اختلاط نباشد
شيطان در برابر او
به مثابه دشمن سلاح شكسته است
و از او كارى بر نخواهد آمد
و نيز در عزلت
اجتناب از هر شرّ و بدى است
و نيز در او راحت
اَزمان و اوقات است
يعنى
گذارش زمان به او
در نهايت استراحت و آسودگى است
به خلاف اختلاط با مردم
كه به هر صداى پایى
توقّع كدورتى است
و به هر فرياد نایى
انتظار زحمتى ...
نبوده است
هيچ پيغمبرى و نه وصىّ پيغمبرى
كه در وقتى از اوقات
اختيار عزلت نكرده باشد
يا در مبادى احوال يا اواخر ....