به کدام حرف، دل می دهی؟ روایتی را از حضرت جواد نقل می کنم: «عَنْ مُحَمَّدِ بِنِ عَلِیِّ الْجَوَاد (سلام الله علیهما) قَالَ مَنْ أصْغی إلَی نَاطِقٍ فَقَدْ عَبَدَه فَإنْ کَانَ النَّاطِقُ یُؤَدِّی عَنِ الله، فَقَدْ عَبِدَ الله وَ إنْ کَانَ یُؤَدِّی عَنِ الشَّیْطَانِ فَقَدْ عَبَدَ الشَّیْطَان»(مستدرک الوسایل، جلد۱۷ ، صفحه ۳۰۸) می فرماید کسی که به سخن گوینده ای با طوع و رغبت گوش بدهد تا کاملاً‌ آن را بشنود، در حقیقت او را پرستش کرده یعنی پرستش‎گر آن گوینده شده. بعد توضیح می دهند: اگر گوینده از طرف خدا سخن می گوید، شنونده عبادت خدا کرده که به حرف او گوش می دهد. اگر گوینده از طرف شیطان سخن بگوید، گوش دادن به حرف او پرستش شیطان است. این روایت معروفی است.گوش دادن همان استماع است. اصغاء، بالاتر از استماع است. سمع همین است که به گوش آدم بخورد ولو این که قصد شنیدن هم نداشته باشد. استماع این است که بنشیند گوش بدهد، ولو اینکه خیلی هم آن حرف را دوست نداشته باشد، نپسندد. اما اصغاء‌ این است که به حرف، دل بدهد. بگونه ای گوش بدهد که می‌پسندد و می‌خواهد بپذیرد. اگر اینگونه شد «فَقَدْ عَبَدَه؛ [یعنی بندگی آن گوینده را کرده است.]» اگر «إنْ کَانَ النَّاطِقُ یُؤَدِّی عَنِ الله فَقَدْ عَبِدَ الله»‌ چون این سخن باعث می‌شود او را به طرف خدا می‌کشاند. یعنی ما را به راه مستقیم نزدیک می‌کند و آدم را به حرکت درمی‌آورد، همان گوش دادن خودش، «عبادة الله» می گردد. عکس آن هم، «عبادة‌ الشیطان» می شود. ۱۳۹۳/۰۷/۰۲ لینک متن کامل جلسه لینک صوت کامل جلسه 🏴 @mesbahyazdi_ir