بسْم اللّٰه الرَّحْمٰن الرَّحیم نام سوره: انفال شماره آیه:《۳۱》 : وَ إِذَا تُتْلَىٰ عَلَيْهِمْ آيَاتُنَا قَالُوا قَدْ سَمِعْنَا لَوْ نَشَاءُ لَقُلْنَا مِثْلَ هَٰذَا ۙ إِنْ هَٰذَا إِلَّا أَسَاطِيرُ الْأَوَّلِينَ : و هنگامى که آیات ما بر آنها خوانده مى شود، مى گویند: «شنیدیم. (چیز مهمّى نیست.) اگر بخواهیم مثل آن را مى گوییم.اینها همان افسانه هاى پیشینیان است!» : بیهوده گویان در آیه گذشته نمونه اى از منطق عملى مشرکان خرافى مکّه بیان شد، در این آیه و آیات بعدی نمونه‌اى از منطق فکرى آنها منعکس شده است تا روشن شود آنها نه داراى سلامت فکر بودند و نه درستى عمل، بلکه همه برنامه هایشان بى اساس و ابلهانه بود! در این آیه مى‌گوید: هنگامى که آیات ما بر آنها خوانده شود مى گویند آن را شنیدیم (اما چیز مهمى نیست) اگر بخواهیم مثل آن را مى‌گوئیم! (وَ إِذا تُتْلى عَلَیْهِمْ آیاتُنا قالُوا قَدْ سَمِعْنا لَوْ نَشاءُ لَقُلْنا مِثْلَ هذا). اینها که محتواى مهمى ندارد، همان افسانه هاى پیشینیان است!(إِنْ هذا إِلاّ أَساطیرُ الأَوَّلینَ). این سخن را در حالى مى گفتند که بارها به فکر مبارزه با قرآن افتاده، و از آن عاجز گشته بودند. آنها به خوبى مى دانستند توانائى معارضه با قرآن را ندارند، ولى از روى تعصب و کینه توزى و یا براى اغفال مردم مى گفتند: این آیات مهم نیست ما هم مثل آن را مى توانیم بیاوریم اما هیچ گاه نیاوردند. این یکى از منطق هاى نادرستشان بود که با ادعاهاى تو خالى و بى اساس مانند همه جباران تاریخ سعى داشتند کاخ قدرتشان را چند روزى بر پا دارند. ✍تهیه و تنظیم : استاد عاشوری