روزهای اول اعتیاد
هیولا
دقیق یادم نمیآید چه روزی، فقط یادم هست توی ماه رمضان بود. تازه پایمان به مسجد باز شده بود و همهاش میخواستم یک کاری برای خدا بکنم. دوستم سعید گفت: «بیا توی این گروه. ببین چه مطالبی در مورد نماز مینویسند.» آخر مسجد نشسته بودیم و داشتیم در مورد نماز صحبت میکردیم که یکهو اینترنتم قطع شد. سرم را که بلند کردم، دیدم نماز دوم هم تمام شده. به سعید گفتم: «نماز تموم شد.» گفت: «باشه بیا این کانالو ببین در مورد نمازه با 500k عضو.»
خلاصه بهخاطر خدا داشتیم همینطور از نماز جماعتمان میزدیم تا اینکه یک روز که وارد مسجد شدیم، دیدیم ای دل غافل! آنتنشکن گذاشتهاند. اینطور شد که دوباره عین بچهی آدم نمازمان را خواندیم. کمکم که به خودم آمدم دیدم مستحبی که بخواهد واجب را بخورد هیولاست. الان ۲ سال است توی مسجد تو صف دوم نماز میایستم. به موقعش هم به گروههای مذهبی هم میرسم.
🔸حسن غایبی🔸
مزاحالدین |
@mezahoddin