✔️ آیت الله محمدمهدی شب زنده دار: 🔸 از بستگان ما که انسان محققی بود و اخیراً به رحمت خدا رفته، یک جزوه‌ای به من داد و گفت: «این جزوه مربوط به‌ نظام آموزش‌ و پرورش ژاپن است که برای سال 2050 تدوین کرده‌اند، و دقیقاً مانند حوزه حاج شیخ عبدالکریم است! وقتی مطالعه کردم دیدم درست می‌گوید، آن‌ها در تحقیقات و تجربیات مختلفشان به همان متد و روشی رسیده‌اند که محقق تربیت می‌کند. متأسفانه امروز به روش‌هایی روی آورده‌ایم که تقریباً در مدارس دنیا همان روش‌ها متعارف و متداول است و به نظر من بخش عمده افت شدید علمی که در حوزه‌های علمیه مشاهده می‌شود، مربوط به همین مسئله است. 🔹 نظام تدریس و تدرس است در حوزه علمیه خیلی اهمیت دارد از اوایل امر این‌گونه متعارف بوده که کسی که کتابی را می‌خواند، وقتی به کتاب بالاتر می‌رسید، کتاب پایین‌تر را فراموش نمی‌کرد و معمولاً تدریس می‌کرد و اگر تدریس هم نمی‌شد، کتاب را دوره می‌کردند، لذا آن کتب محل رجوع بود. اما شیوه‌ای که الآن در حوزه‌ها رواج پیدا کرده، این‌که شخص کتابی را که می‌خواند دیگر به آن بازگشتی ندارد. با این روش، طالب علم نه‌تنها در آن علم تعمق و تبحر پیدا نمی‌کند، بلکه اندوخته گذشته خود را نیز فراموش نداشته‌اند. 🔹کسی که می‌خواهد در فقه مهارت پیدا کند باید بارها متون فقهی را تدریس کند؛ چه متونی که اختصار بر فتاوا دارد و چه متونی که مشتمل بر استدلال است. اگر در وضعیت موجود کسی نتوانست تدریس کند، باید باهم‌ دوره‌های خودش یا با کسانی که الآن در حال خواندن آن علم هستند مباحثه کند و این در سابق مرسوم بود. 🔹 کسی که می‌خواهد به فقاهت برسد و فقیه شود دو شیوه برای او وجود دارد: یک روش روش رایج امروز است که یک کتاب فقهی را مبنا قرار می‌دهند و استاد و شاگرد به دنبال ادله و فروعاتی را که او مطرح کرده می‌گردند؛ اما در گذشته عکس این روش عمل می‌کردند، آن‌ها به روایات مسلط می‌شدند و بر اثر همین تسلط به روایات «ینحدر عنه الفقه» فقه از او تراوش می‌کرد. لذا اگر طلبه به این شیوه عمل کند، که مثلاً به کتاب وسایل الشیعه مکرر رجوع کند به‌مرور به ابواب و مسایل فقهی مسلط می‌شود. همان‌طور که می‌دانید شیخ حر فهرستی با نام من لا یحضره الامام برای کتاب وسایل خودش نگاشته است که شامل عنوان‌های تمام ابواب کتاب وسایل است و با توجه به این‌که کتاب وسایل، تمام مسایل فقه را در ابواب جداگانه آورده، این فهرست دایرة‌المعارفی غنی و جامع از مباحث فقهی و خلاصه‌ای از کتاب وسایل محسوب می‌شود. وقتی شما این فهرست را مطالعه ‌کنید رئوس مباحث مهم هر باب فقهی را به‌خوبی می‌شناسید و بر اثر این تسلط می‌یابید که در هر باب چند حدیث وجود دارد و مضامین این احادیث چیست و اگر از شما مسئله‌ای پرسیده شود ذهن شما به آن باب و آن حدیث منتقل می‌شود. 🔸 تقریرنویسی یک امتیازی بود که در حوزه‌های علمیه رایج بوده است، البته تقریرنویسی آن چیزی نیست که امروزه در حوزه‌ها متعارف شده زیرا این در حقیقت امالی است، استاد املا می‌کند و دیگری می‌نویسد. این تقریر مصطلح کنونی موجب رشد و تکامل علمی‌ نویسنده نمی‌شود؛ بلکه ممکن است برای برخی افراد مضر باشد؛ چراکه نوعاً نویسنده تقریرات، به معنا و روح مطالب علمی توجه ندارد و همّ‌ و غم او این است که تمام مطلب را بنویسد. در حالی‌که تقریرات به‌گونه‌ای باید باشد که فرد مطلب را از استاد بشنود و بعد خودش تقریر ‌کند که ممکن است خودش بهتر از استاد آن مطلب علمی را تقریر کند؛ به‌گونه‌ای که «ما اخره قد یقدمه و ما یقدمه یؤخره». وقتی خودش خودش می‌خواهد بنویسد می‌گوید مدعا چه بود؟ آیا این دلیل وافی به اثبات مدعا هست؟ این چند مقدمه که استاد ضمیمه کرد تا آن نتیجه را گرفت واقعاً کاستی و حلقه مفقوده‌ای ندارد؟ آیا برخی از این مقدمات مستدرک و اضافی نیست؟‌ و اینگونه باید تقریرنویسی انجام شود. 🔹در حوزه‌های علمیه از روز اول این مطلب به طلبه تزریق می‌شد که باید فکر کند و باید با تأمل و فکر جلو برود. نقل است شخصی تقریر بحث آیةالله‌العظمی بروجردی را نوشته بود و خدمت ایشان ارائه داد، ایشان گفتند: خیلی خوب بود، ولی من هیچ مناقشه یا «ان ‌قلتی» نمی‌بینم، این، همان توجه دادن به اندیشه و نظر است!