🌀 به زبان ساده... ♦️در رکعتِ سوم نماز ظهر ، امام جماعت پس از دو سجده‌ی خود به اشتباه برنخاست و شروع به خواندن تشهد کرد. چند نفری که به اشتباه امام پی برده بودند نیم‌خیز شدند تا برخیزند اما چون دیدند اکثریت نشسته اند و با امام جماعت همراهی میکنند ، پس از چند لحظه آنها هم نشستند و اسیر مارپیچ سکوت شدند و از نظرِ حقِ خود عقب نشینی کردند! اما دو نفر دیگر با صدای بلند ذکر «بِحُولِ اللّه وَ قُوَتِه» گفتند تا امام جماعت بشنود و به اشتباه خود پی ببرد و برخیزد. امام هم پس از تذکرِ بجایِ آن دو نفر سریع برخاست! 🔹اگر آن دو نبودند و مارپیچ سکوت را نمی‌شکستند ، نماز تمام افراد خراب شده بود! جالب اینجا بود که وقتی آن دو نفر بر علیه حرکت غلط عکس‌العمل نشان دادند و به عبارت دیگر خط شکنی کردند ، افراد دیگری هم از حرکت آنان پشتیبانی کردند و سعی نمودند امام جماعت را متوجه اشتباهش کنند!!! ♦️مارپیچ سکوت اصطلاحی است که معادل ساده‌ی آن همان «همرنگ جماعت شدن» و دست کشیدن از موضع درست خود است ، خواه این همرنگ شدن با جماعت بخاطر عدم استقلال شخصیتی ِ فرد باشد ، خواه بخاطر اختلالِ روانیِ «» ، خواه بخاطر ترس از اظهار مخالفت و تبعات بعدش ، و خواه بخاطر سست بودن فرد در موضعِ حقِ خود و پیوستنِ او به جبهه‌ی مخالف ، این اتفاق بیوفتد! 🔹نکته‌ی دیگر آنکه ؛ تنها افرادی میتوانند مارپیچ سکوت رو بشکنند که دارای روحیه‌ی شجاعت و حق مداری باشند! ✍ میلاد خورسندی