یک ارزش نمادین برای حمله وجود دارد. این اولین بار است که اسقاطیل از زمان جنگ خلیج فارس در سال 1991 توسط یک کشور مستقل مورد حمله قرار می گیرد، اما در آن زمان و همچنین اکنون، دلایلی وجود داشت و دارد که نفس عمیق بکشید، در صورت لزوم آب بنوشید و لحظه ای توقف کنید. .
اسقاطیل در سال 1991 به درخواست آمریکا مبنی بر عدم اقدام متقابل علیه عراق برای متلاشی نشدن ائتلاف بینالمللی پاسخ داد و در قبال کمترین خسارات ناشی از موشکها، غرامتهای هنگفتی هم از آمریکا و هم از آلمان دریافت کرد.
تا دو روز پیش اختلاف فاحشی بین این دو زمان وجود داشت، ایالات متحده از اسرائیل خواست که ساکت بنشیند و خود و نیروهایش مراقب پرتابگرهای موشک باشند. این بار آمریکا به سادگی از اسقاطیل خواست که ساکت بنشیند و البته این باعث مشکلات اضافی می شود
ایالات متحده تا دو روز گذشته شدت وضعیت و عدم تمایل اسقاطیل به مهار حمله ایران از خاک ایران به خاک اسقاطیل 🤮 را درک نمی کرد. این به روابط متزلزل بین نتانیابو و رئیس جمهور و انتقال آهسته برخی از اطلاعات اطلاعاتی ناشی از ارتباطات در سطوح پایین تر در اسقاطیل مربوط می شود.
به گفته نشریات، اسقاطیل عملیات ترور دمشق را با آمریکا هماهنگ نکرده است. واحد عملیات ارتش اسقاطییل تنها همزمان با فرود آمدن بمب ها بر روی ساختمان، آنها را از این عملیات مطلع کرد.
آنها بسیار نگران هستند و احساس می کنند که اسقاطیل آنها را دقیقاً به موقعیتی هدایت کرده است که می خواستند از آن اجتناب کنند. از یک طرف آنها نمی خواهند وارد جنگ با ایران شوند که ایالات متحده پس از پاسخ قهرآمیز به حمله به اهداف آمریکایی و آرام کردن ناآرامی ها، تصور می کرد در جلوگیری از آن موفق بوده است.
از سوی دیگر، آمریکاییها نشانههای واضحی دریافت کردند که آنها را نگران میکند که شکست صریح در طرف اسقاطیل در کشورهای دیگر مانند اردن، عربستان سعودی و امارات متحده عربی نیز به صورت منفی تفسیر شود
خبر خوب و آنهایی که تاکید میکنند اسقاطیل چقدر باید با اعتدال و مسئولیتپذیری رفتار کند، این است که آمریکا در روزهای اخیر وارد فعالیتهای دیپلماتیک قابل توجهی شده و به نظر میرسد این فعالیت نشانههای خود را میدهد. دیپلماسی دیوانهوار و تماسهای دوجانبه با وزرای خارجه ایران از سوی همتایان خود در آلمان، انگلیس، فرانسه، عربستان سعودی و ترکیه برای متقاعد کردن آنها به کاهش فعالیتها.
به گفته این اخبار، ایران در نتیجه تصمیم گرفت تا حجم حملات خود را بسیار کاهش دهد و اهداف حمله را به مناطق دور از مرکز منتقل کند.
و یک چیز دیگر که مستلزم یک فرد بالغ مسئول است که اتفاقا از ۷ اکتبر اینجا بسیار کم بوده است، بحث نگرش نسبت به مردم است، نه فقط نسبت به دشمن
بالاخره دستورالعمل ها غیر منطقی است (تعطیلی مدارس و دانشگاه ها و کار، بیرونرفتن). چه کسی در کشور تصمیم می گیرد که با مردم چه کار کند و چقدر به آنها فشار وارد می شود؟ چه کسی آن را تایید می کند؟ ازنظرمن: هیچ کس