هدایت شده از تبلیغات تاریخ
🥀برادر شوهرم فوت شد🖤 خانواده همسرم نشستن زیر پای شوهرم که باید تو بگیریش ناموس داداشتو و من باید با جاری سابقم هوو میشدم😔😔جاریم نامزد بود......ولی مادرشوهرم دست بردار نبود همش میگفت .... 😭😭واسم خیلی خیلی وحشتناک بود که بخوام شوهری که عاشقش بودمو با جاریم شریک شم😭😭تصمیم داشتم اگر شوهرم بخواد باهاش زندگی کنه خودمو سربه نیست کنم تا اون روز رو هیچوقت فراموش نکنن🥺🥺 روز عقدشون رسید همین که عاقد خطبه رو خوند 😱😱😱😭😭😭 https://eitaa.com/joinchat/1406599294C9146afa51f ☝️بچه هاش چجوری بی قرارن😭💔