امیرالمؤمنین‌علیه‌السلام سوار بر مرکب از محلی عبور می کرد. گذرش بر گروهی افتاد که سلمان فارسی نیز درمیان آنان نشسته بود. سلمان به آنها گفت: چرا بر نمی‌خیزید تا دامان این مرد را بگیرید، و از او پرسش کنید؟! به خدایی که دانه را شکافت و جانداران را آفرید؛ هیچ کسی از راز پیامبرتان خبر ندارد جز او، و همانا که او عالِم روی زمین و موجب قوام و استواری آن است؛ و زمین با اوست که آرامش می‌یابد! اگر او را از دست بدهید هرآینه علم را از دست داده اید... 📚امالی‌شیخ‌مفید،صفحه۹۴ پ ن: لعنت بر کسانی که تو را از جایگاه‌ت دور کردند، لعنت بر کسانی که ما را از مدیریت بی‌نظیرت سال‌ها محروم کردند و لعنت بر کسانی که تو را با دست و زبان کشتند. 🪴 https://eitaa.com/mimsaad65