📚 : ⏪ "عموم نظریه ها" و به خصوص "نظریه های برون و درون تاریخی -تمدنی"، به لحاظ "هستی شناختی" مبتنی بر مختصات ذیل هستند: 🔸الف) ؛ مفاهیم نظری از اجزا سازنده نظریه های برون و درون تاریخی-تمدنی هستند. "هویت وجودی" و "واقعیت عینی" این نظریه ها بدون "مفاهیم نظری" امکان تحقق خارجی ندارد. 🔸ب) ؛ "مقوله مشاهده ای" ویا "فرامشاهده ای" بودن نظریه های برون و درون تاریخی-تمدنی تابع "نگرش پارادایمی" هست.تجربه "جهان انسانی"، "جهان تاریخی" و "جهان تمدنی" بیش از آنکه یک "مقوله مشاهده ای" باشد یک "مقوله فرامشاهده ای" هست. تعلق این نظریه ها به یک "پارادایم علمی" نسبت آنها را با مقوله "مشاهده ای" و "فرامشاهده ای" روشن می کند. 🔸ج) ؛ نظریه های تاریخی- تمدنی، تابعی از "نوع پارادایم های حاکم" براین نظریه هاست. نظریه های برون و درون تاریخی-تمدنی ذیل هریک از پارادایم های "اثبات گرایی"، "تفسیرگرایی"،"انتقادگرایی" و "اجتهادی دینی" هویت متمایزی دارد. 🔸د) ؛ عینی و ذهنی بودن نظریه های برون و درون تاریخی -تمدنی، مقوله ای هست که ارتباط هستی شناختی بانوع پارادایم های حاکم براین نظریه ها دارد. بنابراین عینی بودن چیستی این نظریه های تاریخی - تمدنی، تابعی از چیستی نظریه های ذیل هر پارادایمی هست. 🟠eitaa.com/mir_mohammadi5050 🟡sapp.ir/d.mir.mohammadi50