🔰گزارشی از موضوعات پژوهشی یافته فرهنگ جامع علوم قرآنی
معرّفی فرهنگ جامع علوم قرآنی وابسته به مرکز احیاء میراث شیعه
فصل پنجم: اختصاص لقب اُمّی به پیامبر اسلام |
در آیات قرآن کریم لقب اُمّی فقط به پیامبر اسلام | اطلاق شده. درباره درس ناخواندگی سایر انبیاء در کتب وحی آنها هیچ تصریحی نشده. در این فصل ضمن پرداختن به این موضوع دلیلِ اختصاص این صفت (اُمّی بودن) به پیامبر اسلام | مورد بحث و بررسی قرار گرفته. از جمله گفته شده که: درباره درس ناخواندگی دیگر پیامبران الهی دلیلی ذکر نشده چون آنها اعجاز ادبی و علمی نداشتهاند و آوردن آن کتابها مستلزم داشتن اطلاعات وسیع و کامل از دانشهای بسیار نبوده است تا صدور هر یک از آنها از فردی اُمّی حیرت انگیز و شگفت آمیز بوده و معجزه بی نظیر به شمار آید و نیز مهد نبوت پیغمبران دیگر مثل ابراهیم، موسی و عیسی محیط نادانی و بی سوادی نبوده است ... اما پیغمبر | در محیط جهل متولد شد و رشد کرد و خودش درس ناخوانده بود در عین حال کتابی بی مانند برای بشر آورد که جن و انس از معارضه با آن ناتوان ماندند.
فصل ششم: آرای خاورشناسان
در این فصل دیدگاههای برخی از مستشرقین در خصوص اُمّی بودن پیامبر | آورده شده و صحّت و سقم آنها مورد بررسی قرار گرفته است.
به عنوان مثال یکی از دیدگاههای مطرح شده در این فصل که مورد انتقاد قرار گرفته نظر فرانتس بوهل است که میگوید: شگفت است که محمد | از یهودیان لفظی را به عاریت گرفته که در زبان آنها معنای تحقیر آمیزی را داراست ...
محمد | خواندن و نوشتن را به خوبی میدانست اما کتاب مقدس را نخوانده بود و تنها از طریق دانشمندانی که آن را درس میدادند، آگاه شده بود.
او همچنین میگوید: کلمه امّی از کلمه امّت به معنای ملّت مشتق شده است و به معنای شخص لائیک یا سکولار (به معنای امروزی آن) است.
سپس در ردّ این نظر گفته شده: به فرض صحت قسمت اول، چگونه میتوان قسمت دوم را تفسیر کرد. چون لاییک یا سکولار برعکسِ (کیلریکوس) به معنای کسی است که در امور دینی، تخصص ندارد، و این معقول نیست پیامبری که آمده تا بنیادهای دین جدید را بنا کند، خود را به چنین وصفی توصیف کند.
چگونه ممکن است محمد | خود را در برابر یهودیان و مسیحیان همچون شخصی نا آگاه در حوزه دین، توصیف کند. پس این رأی بی پایه و اساس است. همچنین نظرات دیگری هم در این فصل آورده و مورد بحث و بررسی قرار گرفته که از جمله آنها میتوان به نظرات ویل دورانت، بلاشر، مصطفی مندور، گوستاولوبون، اشپرنگر، کارلایل و هرویتس اشاره کرد.
فصل هفتم
در این فصل به طرح سؤالات و شبهاتی در خصوص موضوع مورد بحث پرداخته و به آنها جواب داده شده است.
فصل هشتم: اعجاز قرآن از جهت اُمّی بودن پیامبر|
آنچه با معجزه بودن قرآن تناسب دارد صرف نخواندن و ننوشتن است نه عدم توانایی بر خواندن و نوشتن.
در این فصل ضمن بررسی این مطلب به این نکته هم اشاره شده که: اُمّی بودن در خصوص پیامبر خصوصیت و وصفی است که موقف و مقام او را بالا میبرد و اعجاز قرآن را با جلوه و روشنی تمام آشکارتر میسازد چون خواندن و نوشتن وسیلهای است برای دانستن، نه آن که ذاتاً هدف باشد. پیامبر اسلام کتاب و قانونی تابناک و عالی را آورده که هیچ پیامبر و رسولی قبل از او نیاورده و بعد از او هم نخواهد آورد.
مهمترین منابع
1. علامه طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن
2. علامه مجلسی، بحار الانوار
3. فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن
4. رشید الدین ابوالفضل میبدی، کشف الاسرار وعدة الابرار
5. ابو جعفر محمد بن جریر طبری، جامع البیان فی تفسیر القرآن
6. آیت الله مصباح یزدی، قرآن شناسی
7. آیت الله مکارم شیرازی، تفسیر نمونه
8. آیت الله معرفت، علوم قرآنی
9. مرتضی مطهری، مجموعه آثار ج3
10. عبد الصبور شاهین، تاریخ قرآن
11. محمد باقر حجتی، پژوهشی در تاریخ قرآن کریم
12. محمود رامیار، تاریخ قرآن
13. محمد مهدی رکنی یزدی، آشنایی با علوم قرآنی
#مرکز_احیاء_میراث_شیعه
🆔
@miras_shia
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج