ج18: دوشنبه 970217 اشتمال قاعده بر مضطر مرحوم نایینی میفرماید: «لا تعاد» شامل مضطر هم میشود. در اینکه در بعضی موارد اضطرار، مأمور به اضطراری مجزی از مأمور به اختیاری است و نیازی به اعاده عمل نیست شکی نیست؛ مثل کسی که در تمام طول وقت نماز، اضطرار مستوعب داشته است، اما بحث در این است که آیا جایی داریم که عدم نیاز به اعاده مستند به قاعده «لا تعاد» باشد؟ با توجه به اینکه ادله رفع، تکلیف را از مضطر برمیدارد آیا موردی داریم که تصحیح عمل مکلف مضطر نیاز به «لا تعاد» داشته باشد؟ ظاهرا مراد مرحوم نایینی باید مواردی باشد که شخص توهم اضطرار میکرده و در این موارد چون واقعا مضطر نبوده، ادله رفع برای او لسان ندارد. اما اگر اخلالش به غیر از موارد رکنی باشد، میتوان نماز این شخص را با «لا تعاد» تصحیح کرد. مثل کسی که گمان میکرد عذر مستوعب وقت متوجه اوست و مأمور به اضطراری به جا آورد ولی قبل از اتمام وقت اضطرارش رفع شد. همچنین مثل کسی که از روی جهل تصور داشت که مثلا طهارت مائیه برایش ضرر دارد و با طهارت ترابیه نماز را به جا آورد ولی بعدا فهمید که ضرری در طهارت مائیه برای او نبوده است. در این موارد «لا تعاد» از باب اینکه قطعا شامل جاهل به موضوع میشود میتواند اختلال نماز این فرد را جبران کند. همچنین گفته اند بعضی موانع که اضطرارا بین نماز ایجاد شده اند هم با «لا تعاد» جبران میشود. مثل کسی که بین نماز ساترش را برای چند لحظه از دست میدهد. مثل زنی که بین نماز متوجه پوشیده نبودن موی سر خود شده و اقدام به تحصیل ساتر میکند. در فاصله زمان تذکر تا تحصیل ساتر، این نماز مانعی دارد که باید با «لا تعاد» جبران شود.