1⃣ تمدن مدرن، جائرانه است، نه بهمعناي اينکه تماماً ظلم است؛ جور يعني ظلمِ آميخته با عدل؛ اتفاقاً همین آمیختگی کار را دشوار ساخته است.
2⃣ در مقابلِ جور مدرنیته، باید عصر جدیدی ايجاد میشد تا انسان دوباره با عالم غيب مرتبط شود و از بستر ارتباط با حضرت حق، مفاهیمی مثل سعادت، آزادي، عدالت و کرامت محقق شود.
3⃣ انقلاب اسلامي يک حرکت عدالتخواهانه در مقابل نظام جائرانۀ مدرن است که بايد پنج مرحله را طي کند؛ ۱. انقلاب اسلامی؛ ۲. نظام اسلامی؛ ۳. دولت (حکمراني اسلامی)؛ ۴. جامعه اسلامی: ۵. تمدن اسلامی.
4⃣ تحقق عدالت در امروز، با کمک به تحقق حکمرانی اسلامی ممکن است.
💠 استاد سید محمدمهدی میرباقری:
«اگر بخواهیم عدالت را در مقياس اجتماعي در نظر بگيريم، مقياس اجتماعی آن انقلاب اسلامي است. انقلاب اسلامي يک حرکت عدالتخواهانه، در مقياس جامعۀ جهاني و در مقابل نظام جائرانۀ مدرن است که بهاصطلاحِ خودشان بعد از دورۀ روشنگري، شکل گرفته است. بزرگترین جور در دورۀ روشنگري اين است که رابطۀ انسان را با غيب عالم بریدند و او را زمینی و محبوس کردند؛ بهجای اينکه انسان مبتني بر ارادۀ حق و تعالیم قدسی در عالم زندگي کند، به او گفتند مبتني بر نفسانيت خودت زندگي کن و به عقلانيت خودبنياد خودت تکيه کن. این بزرگترين جوری است که اتفاق افتاده است؛ يعني ايدئولوژي مدرن که زيرساختيترين لايۀ تمدن مدرن است، بنيان جور جدید در عالم است.
البته اين جور، به اسم عدل در عالم واقع میشود. مکتب مارکسيسم و سرمايهداری، هر دو مدعي عدالت هستند، یعنی عدالت مکتب رفاه و عدالت مارکسيستي. گرچه این دو مکتب، وقتي با هم ميجنگيدند، يکي از آنها
شعار آزادي ميداد و دیگری شعار عدالت؛ ولي هر دو، هم مدعي آزادي هستند و هم مدعي عدالت؛ اما هر دو میخواهند عدالت و آزادي را در بستر انانيت انسان محقق کنند؛ در حالی که اين بستر، از بنيان، خلاف عدالت و آزادي است؛ یعنی مبتني بر پرستش نفس، نه عدالت محقق ميشود و نه آزادي.
تمدن مدرن از این ايدهها شروع شد و در ادامه به یک انقلاب فلسفي تبدیل شد و حول آن، انديشههاي فلسفي شکل گرفت و فيلسوفان مدرنِ دوران روشنگري، يکي پس از ديگري آمدند و بعد، انديشههاي اجتماعي، و دانش و انقلاب علمي، و انقلاب صنعتي، و بعد هم ساختارهاي جهاني، و سبکزندگي جهاني، شکل گرفت. اين تمدن، جور است؛ نه بهمعناي اينکه تماماً ظلم است، جور يعني ظلمِ آميخته با عدل. اتفاقاً همین آمیختگی کار را دشوار ساخته است؛ استیلای شیطان همان جاست که حق و باطل، و عدل و ظلم، با هم آمیخته ميشوند؛ «فَهُنَالِكَ يَسْتَوْلِي الشَّيْطَانُ عَلَى أَوْلِيَائِهِ».
عدالتخواهان بايد به این نکته توجه کنند که نظام جائرانهاي بر جهان حکومت ميکند که ايدئولوژي و فلسفه دارد، و دانش و فناوریهای متناسب با ایدئولوژی و فلسفهاش را ایجاد کرده و ساختارهاي اجتماعي و نظام جهاني متناسب با خودش را شکل داده و هر روز هم میخواهد سيطرهاش را بر جهان گسترش دهد.
پس از یک سو، آنچه در این تمدن محقق ميشود، در همه زوايايش جور است و از سوی دیگر، اين جور مبتني بر انديشههاي فلسفي و علمي است؛ يعني یک نظام علمي، مبتني بر دانشهاي اجتماعي، ایجاد کرده است.
با این جور، که چنین وسعت و پیچیدگیای دارد، چگونه باید مقابله کرد؟ طبيعتاً بايد در مقابل عصر مدرنیته، دوران و عصر دیگری ايجاد میشد تا انسان دوباره با عالم غيب و عالم الهي مرتبط شود و از بستر ارتباط با حضرت حق، مفاهیمی مثل سعادت، آزادي، عدالت و کرامت اجتماعي، محقق شود. اين اتفاق، نياز به يک انقلاب بزرگ جهاني داشت که حضرت امام (ره)، چنین انقلابی را ایجاد کردند. اين انقلاب، بهتعبير رهبر بزرگوار انقلاب اسلامي (حفظه الله) بايد
#پنج_مرحله را طي کند؛ مرحلۀ اول و دوم، یعنی انقلاب اسلامی و نظام اسلامی، محقق شده و در مرحلۀ سوم، باید دولت اسلامی ـ يعني حکمراني اسلامي ـ محقق شود. اين مرحلهبندی بهمعنای تئوريزه کردنِ حرکت انقلاب اسلامي است و تحقق عدالت، با کمک به تحقق
#حکمراني_اسلامي ممکن است. عدالتخواهي اگر در اين مسير قرار نگیرد و به اين وسعت نرسد، یک عدالتخواهي کور است و به نتيجه هم نخواهد رسيد. در مراحل بعدی هم بايد جامعۀ اسلامي و تمدن اسلامي ایجاد شود. اما آیا اين تمام عدالت است؟ قطعاً اینگونه نیست. تمدن اسلامی، تنها بخشي از آن طرح بزرگي است که نبياکرم(ص) براي عالم دارند و ذيل طرح نبياکرم(ص) و ذيل پرچمداري امام زمان (عج) محقق خواهد شد.»
☑️
@mirbaqeri_ir